۱۳۸۹ مرداد ۲۱, پنجشنبه

نگاه کردن به چهار سو

بعضی از افغان ها عادت دارند که گاه گاه به یاد آدم بدهند که ما " الحمدلله" مسلمان ایم. یعنی بختیار ایم که هندو و مسیحی و یهودی و ... نیستیم. در میان فرقه های دینی دیگر هم این روحیه را می توان دید. من چند سال پیش همسایه یی داشتم که در هفته یک روز در خانه ی خود برنامه ی انجیل خوانی داشت. هر وقت که مرا در کوچه می دید حتما سلام و علیکی می کرد. آدم مهربانی بود. روزی به من گفت : " خداوند حتما مصلحتی دیده که ترا در این محله آورده. قطعا خواسته که ترا به سوی روشنایی هدایت کند".
می دانستم چه می گوید. می خواست که من مسیحی شوم. از لحن سرشار از  یقین اش تکان خوردم. از این که مرا یک صفحه ی آماده ی نقاشی خیال کرده بود کمی آزرده هم بودم. سر انجام روزی به دعوت او به خانه اش رفتم . مرا به همسر خود معرفی کرد و فورا به او گفت که نور رستگاری را در جبین من مشاهده کرده است. من هم عزم خود را جزم کردم که با او از موضع یک شبهه افکن سمج به سختی مناقشه کنم. آن روز هر چه او تلاش کرد که مرا متقاعد کند که رستگاری تنها در مسیحی شدن ممکن است , من از او برهان خواستم. آخر که در مانده شد گفت : خوب , دلیل ترجیح اسلام چیست؟ گفتم که در این زمینه دست مسلمانان هم به اندازه ی دست شما مسیحیان خالی است و من به عنوان یک مسلمان واقعا نمی توانم به صورت مستدل نشان بدهم که اسلام برتر از دیگر ادیان است. او از آن پس دیگر مزاحم من نشد.

آدم ها معمولا پس از مدتی با عقاید خود خیلی راحت می شوند و فراموش می کنند که گاهی خوب است آدم پا در کفش کسانی بگذارد که بر موضعی دیگر ایستاده اند و جهان را و زنده گی را دیگرگونه می بینند. در این حالت ها , وقتی سر مان را بلند می کنیم ناگهان متوجه می شویم که به جز ما که به فضل خداوند مسلمان ایم و با این مسلمانی خیلی خشنود ایم , چند میلیارد آدم دیگر در این جهان زنده گی می کنند که مسیحی و هندو و یهودی و بی دین و ... هستند و با آیین های مورد قبول خود سرخوش اند.

چرا نباید بتوان هر فرد را با آیین برگزیده ی خودش قبول کرد؟ مثلا اکنون ماه رمضان است. اصلا به من چه ربطی دارد که فلانی روزه نمی گیرد؟ میلیاردها انسان روزه نمی گیرند.

سیزده - چارده سال پیش در بامیان بودم. یکی از همکاران  ما نماز نمی خواند. یکی دیگر از همکاران با من درد دل می کرد و  می گفت : من  واقعا دیگر نمی توانم این آدم را تحمل کنم.
آن گاه من روزها با این فکر درگیر می شدم که نماز نخواندن خ به حال آقای ش یا هر کس دیگری چه زیانی دارد که این همه حساسیت خیز شده است؟

۵ نظر:

حنا گفت...

هیچ تاثیری نداره!
نماز یا روزه و اصلا مسائل اعتقادی مسائلی کاملا شخصیه...
اگه کسی جلوی من روزه دار غذا میخوره این مساله منه نه اون! این امتحان منه! این منم که انتخاب کردم روزه داشته باشم...

حسین عباسی گفت...

درود
با اینکه مسلمان هستم و به اسلام اعتقاد کامل دارم اما بنظرم زشت ترین چهره ها، چهره های مطمئنی هستند که با دید ی تحقیر آمیز به اعتقادات دیگران مینگرند و فکر میکنند که فقط راه درست را خودشان میروند ودیگران همه در گمراهی هستند.

هاله بسر گفت...

کجای بابا...!؟
بیا یه چیزی بنویس!
خیلی وقته که رفتی تریپ جدی گرفتی و واسه ما خودتو میگیری.
آره بابا ،بیا ...!

احسان درویش گفت...

من با شما خیلی موافقم؛ ولی جامعه این را نمی پذیرد. این مورد را چی می توان کرد!
بدرود.

محمد تقی دانش گفت...

عبادت و بندگی خداوند رابطه شخصی است با خداوند. خوب است حرمت حریم شخصی افراد حفظ کنیم و به آن احترام بگذاریم.
محمد تقی دانش
www.qanonmandi.blogfa.com

 
Free counter and web stats