۱۳۸۹ مرداد ۱۹, سه‌شنبه

امید و اضطراب


پاکستان. مردی گیر افتاده در چنگ سیلاب. در این جا دو فشار شفاف و کوبنده ( از آن گونه که جز در این موقعیت ها شدت خود را نشان نمی دهند) مغز این آدم را خرد می کند: یکی این که " من باید زنده بمانم " و دیگری این که " دیگران چه شدند؟".
حالا کسی باید بپرسد : تو ازکجا فهمیدی که در مغز این مرد چه می گذرد؟

عکس از :
Paula Bronstein/Getty Images

۲ نظر:

حنا گفت...

عکس برام باز نشد ...
شایدم فقط و فقط به فکر خداست ...
شاید لحظه های قشنگ زندگیش داره از جلوی چشمش رد میشه...
ادمایی که دوسشون داره ...
شاید...
شاید...

ناشناس گفت...

وقتی انسانی در مضیقه قرار می گیرد برایم سخت اندوهناک است

 
Free counter and web stats