در برنامه ی "پرگار" بی بی سی از آقایان روستار تره کی و مجیب الرحمان رحیمی دعوت کرده بودند که در باره ی مساله ی ملت افغانستان بحث کنند. در جایی ، در پاسخ آقای رحیمی که می گفت زمانه دیگر شده است و ما باید به طرف دموکراسی و حقوق بشر و ... برویم ، آقای تره کی می گفت که این چیزها خیال بافی است. می گفت که افغانستان یک جامعه ی قبیلوی است. می گفت که ممکن است نظم عادلانه یی در کشور برقرار نباشد ولی همین است که هست. این چیزها را می گفت.
برای آقای تره کی داشتن یک جامعه ی عقب مانده که بر اساس ضوابط قبیله یی اداره می شود و در آن از حقوق بشر و حقوق شهروندی خبری نیست کاملا قابل قبول است. چرا؟ به خاطری که همین طور هست دیگر. روزگاری چرخ فلک گشت و گشت و عده یی را بر سرنوشت ساکنان آن خاک مسلط کرد. حال این تقدیر تاریخی ماست که تا زنده ایم با جهالت و عقب مانده گی زنده گی کنیم. این منطق روستار تره کی است.
راستی ، آقای تره کی هر چیز را فراموش کند مساله ی اکثریت و اقلیت را فراموش نمی کند. می گفت که پشتون ها شصت و پنج درصد جمعیت افغانستان را تشکیل می دهند.
حال ، بیایید همین آمار خود ساخته ی آقای تره کی را قبول کنیم. خیلی خوب. فکر کنید پشتون ها 50 درصد هستند ( 15 درصد کم کردم تا باقی مانده ی جمعیت بتواند نصف جمعیت افغانستان باشد). فرض کنید در افغانستان 50 قوم دیگر هستند که هر کدام 1 درصد جمعیت افغانستان را تشکیل می دهند. اکنون ، 1 در صد را در برابر 50 در صد بگذارید. تقریبا هیچ می شود. اما همه ی این 50 قوم 1 درصدی را که کنار هم بگذارید 50 درصد می شوند. یعنی نیم جمعیت افغانستان. بر اساس منطق آقای تره کی این نصف جمعیت افغانستان به دو پول سیاه نمی ارزند ، صرفا به این دلیل که همه از یک قبیله نیستند. برای آقای تره کی مهم این است که همه عضو یک گله باشند. اما از نگاه تره کی وار که عبور کنیم یک نفر هم انسان است و 1 درصد جمعیت هم جمعیت انسانی است. برای او گله و قبیله مهم است. فاشیزم قبیله یی آدم ها را در گله ها ارزیابی می کند و از همین جا حق شهروندی منفرد را به رسمیت نمی شناسد.
سخافت دیدگاه آقای تره کی وقتی خوب دیده می شود که اصرار می کند در افغانستان همیشه وحشت و ستم حاکم بوده و بنا بر این از این پس نیز باید چنان باشد.
برای آقای تره کی داشتن یک جامعه ی عقب مانده که بر اساس ضوابط قبیله یی اداره می شود و در آن از حقوق بشر و حقوق شهروندی خبری نیست کاملا قابل قبول است. چرا؟ به خاطری که همین طور هست دیگر. روزگاری چرخ فلک گشت و گشت و عده یی را بر سرنوشت ساکنان آن خاک مسلط کرد. حال این تقدیر تاریخی ماست که تا زنده ایم با جهالت و عقب مانده گی زنده گی کنیم. این منطق روستار تره کی است.
راستی ، آقای تره کی هر چیز را فراموش کند مساله ی اکثریت و اقلیت را فراموش نمی کند. می گفت که پشتون ها شصت و پنج درصد جمعیت افغانستان را تشکیل می دهند.
حال ، بیایید همین آمار خود ساخته ی آقای تره کی را قبول کنیم. خیلی خوب. فکر کنید پشتون ها 50 درصد هستند ( 15 درصد کم کردم تا باقی مانده ی جمعیت بتواند نصف جمعیت افغانستان باشد). فرض کنید در افغانستان 50 قوم دیگر هستند که هر کدام 1 درصد جمعیت افغانستان را تشکیل می دهند. اکنون ، 1 در صد را در برابر 50 در صد بگذارید. تقریبا هیچ می شود. اما همه ی این 50 قوم 1 درصدی را که کنار هم بگذارید 50 درصد می شوند. یعنی نیم جمعیت افغانستان. بر اساس منطق آقای تره کی این نصف جمعیت افغانستان به دو پول سیاه نمی ارزند ، صرفا به این دلیل که همه از یک قبیله نیستند. برای آقای تره کی مهم این است که همه عضو یک گله باشند. اما از نگاه تره کی وار که عبور کنیم یک نفر هم انسان است و 1 درصد جمعیت هم جمعیت انسانی است. برای او گله و قبیله مهم است. فاشیزم قبیله یی آدم ها را در گله ها ارزیابی می کند و از همین جا حق شهروندی منفرد را به رسمیت نمی شناسد.
سخافت دیدگاه آقای تره کی وقتی خوب دیده می شود که اصرار می کند در افغانستان همیشه وحشت و ستم حاکم بوده و بنا بر این از این پس نیز باید چنان باشد.
۱۰ نظر:
"بی بی سی" استخوان می اندازد و ما می جویم.
تره کی این مرد کودن در کوشش این بود که تاریخ را توجیه کند.
آقای هاتف می خواهید بپذیرید یا نه. ما در کل ملت جاهلی استیم.
مشکل در این است که پشتون های بدبخت با وجود اینکه سهم کمتری از تمدن در مقایسه با دیگر ملیت های افغانستان برده اند. حاکم هم بوده اند.
حالا به جای اینکه همه چیز تحلیل منطقی داشته باشد. می خواهیم انتقام عبدالرحمن را نسل امروز پشتون بدهند.
خدمت ناشناس گرامی
تشکر از این قضیه ی استخوان، این ها.
بی بی سی سوالی می کند و آقای دکتر روستار تره کی که بنا است صدای منطق و متانتی باشد که از آدمی چون او انتظار می رود شروع می کند به دفاع از تباهی و پاسداری از عصبیت قومی و بل فاشیستی.
چه کسی گفته که باید پشتون ها تاوان بدکاره گی های عبدالرحمان خان را پس بدهند؟ به نظر من عصبیت قبیله یی و نخوت قومی آسیب های بزرگی به بدنه ی جامعه ی پشتون زده است. سهم پشتون ها از تباهی به هیچ وجه اندک نیست. و از همین رو به نفع پشتون ها است - نیز به نفع افغانستان- که از گردش بر مدار قبیله گرایی و خود برتر بینی بیرون بیایند و در جامعه ی مدنی با دیگران همراه شوند.
در بسیاری جوامع نظام های منحطی حاکم بوده اند و فرهنگ جامعه بر این انحطاط صحه می نهاده و ابرام می ورزیده. اما این جوامع رفته رفته تغییر کرده اند و وضعیت خود را بهبود بخشیده اند. آقای تره کی می گوید ما قبیله یی زنده گی کرده ایم و همین خوب است و شوق تغییر خیالبافی و حتا مخالف وحدت ملی است. جمعیت سیاهان امریکا به بیست درصد کل جمعیت امریکا نمی رسد. همین سیاه ها پنجاه سال پیش یک پا در برده گی و یک پا در اعتراض داشتند. اکثریت مردم این کشور ( همان برده داران) راه را برای تغییر باز کردند و با استناد به جمعیت هشتاد درصدی خود جلو تغییر مدنی نایستادند. حال ، حتما کسی هست که بگوید خوب آن امریکاست دیگر. این موضع درستی نیست. ما را چه شده؟
یک نفر نیست - از هم تباران آقای تره کی- که به او بگوید : وروره ! همین چیزها که تو می گویی به حال ما ضرر می کند. به حال ملت افغانستان هم که این قدر دوست شان داری ضرر می کند. هر چه که در گذشته بوده بوده. حالا چه طور است که کمی برای تغییرات مدنی راه باز کنیم و از مزخرفاتی چون کدام قبیله نفر زیاد دارد و کدام قبیله کم ، بگذریم.
حالا اگر من اشاره یی کردم به گرایش قبیله یی آقای تره کی ، این انتقام گرفتن است؟
هاتف عزیز سلام، لطفاً ایمل خودرا بدهید، طوفان مرگ جاوید تا آسترالیا نیز رسید، روز یک شنبه 01/09 مراسیم داریم و نیاز به مشو ره ی شما داریم ، سپاس.
سلام افضلی عزیز
کجایید شما؟ پس از سال ها!
ای میل من این است :
haatef@hotmail.com
شادکام باشید.
When did Javaid die?
I knew he was missing but did not know that he is confirmed as dead.
Is any evidence found yet?
Would really appreciate if someone could shed some light?
دیدم لینک تره کی را در بی بی سی تشکر هاتف گرامی.
بیچاره تمام استدلالش این بود که قبیله گرایی را بخاطر استقلالیت اقتصادی و سیاسی در افغانستان یک راه کرد میدانم.
قبیله گرایی(مساوی)اقتصادوسیاست چه ترکیب آشنا و همگونی.
خردمندان عالم در ترقیست
من از بالا به پایین می ترقم
سلام، هاثف ارجمند، ایمل خودرا ببینید، منطضر جوابم.
تشکر.
در پیام قبلی ام تاریخ بر نامه را اشتباه نوشته بودم، درست آن 05/09 می با شد.
افضلی گرامی
ای میلی از شما نیامده است. تشکر
ناشناس عزیز،
سهم دیگران از تمدن همین "مراسیم" و "منطضر" است؟
ناشناس گرامی ,
این آقای افضلی شوخ است و عمدا همین طور می نویسد.
ارسال یک نظر