۱۳۸۹ شهریور ۵, جمعه

نبرد با شیر قوی پنجه


دوستی به رسم تذکر یا حتا اعتراض نوشته است که از همه چیز می نویسم الا از عشق.
عرض شود که اولا نوشتن من در باره ی عشق مثل این است که آهنگر آرایشگاه باز کند. ثانیا طنین واژه ی عشق تمام جهان را پر کرده است و بسیاری از آدم ها ستاینده ی آن اند. من چندان که در عشق آفت می بینم خیر نمی  بینم و این کار را دشوار می کند. از این منظر در باره ی عشق نوشتن یعنی با اکثر مردم دست به گریبان شدن و بر شیشه ی احساس کسان بسیاری سنگ انداختن.

۸ نظر:

عباس فراسو گفت...

سلام
متوجه شدم که بیش از ده د قیقه به این تصویری که اینجا ماندی چشمانم خیره مانده. شاید هم خنده آور باشد.

حنا گفت...

آهنگر بیاد آرایشگاه باز کنه؟ به نظر نمیاد اینقدرام با عشق بیگانه باشی!
حالا اینکه نمیخوای یا دوست نداری درموردش بنویسی یه بحث دیگه ست!

حنا گفت...

عکسش برام باز نمیشه...
کلا عکسای این وبلاگ باز نمیشه برای من! :(

حنا گفت...

سخیداد عزیز
دوستی به اسم " دلناز " به دلایلی نتونسته بیاد اینجا و نظر خودش رو بنویسه. بنابراین از من خواست تا اینکارو انجام بدم :)
منم به رسم دوستی و همزبانی قبول کردم :)
نظر ایشون رو جداگانه براتون میذارم تا هویت نویسنده حفظ بشه :)

حنا گفت...

سلام بر مرد فرزانه جناب هاتف

وبلاگ رهانه را favoritکرده ام چون شیرین ترین زبان نوشته و قوی ترین تحلیلها را در آن میخوانم
رابطه ی میان کارکرد موضوعات و عناصر مرتبط با جامعه را بسیار جالب به نوشتار می آورید و متنوع ترین تداعی های اجتماعی عصر امروز را با تلفیقی از کلمات سنتی و مفاهیم رو به مدرن ایجاد میکنید
از زیبایی و نجابت نوشته هایتان به درازا میتوان گفت اما میدانم وقتتان را لازم دارید و اینکه شاید از عشق نمینویسید اما کاملا حس میکنم با عشق مینویسیدچون هرشب عاشقانه به دیدار رهانه ی شما می آیم و مطمئنم بسیارند کسانیکه با احساسی قویتر از من مطالبتان را میخوانند اگرچه ابراز نمیکنند
شما را در آفرینش مفاهیم عمیق , استوار و انگیزه مند آرزو میکنم
از حنای عزیز تشکر

" دلناز "

ناشناس گفت...

تقریبامثل باد بادک مایی میماند که ما در کودکی از کاغذ می ساختیم خصوصا در ساعات درسی ای که معلم ما غیر حاظر بود.
(وقتی آنرا در مقابل باد میگرفتیم میچرخید اما وقتی مقابل باد می ایستادیم از چرخندن می ایستاد).
وقتی میخواهم ببینم ساکن است. اما به محضی که چشم ازش برمیدارم شروع به حرکت میکند. به بظرم کارباد است!!!. "إی باد ام ده غیاب چشمای آدما چه کارایی که نمی کنه".

سخیداد هاتف گفت...

حنا و دلناز گرامی ,
تشکر از مهربانی تان. شادکام باشید.

حنا گفت...

بابت تایید نظر ممنون :)

 
Free counter and web stats