۱۳۸۹ مرداد ۸, جمعه

عینک های دودی مان را برداریم


دو سه روز پیش عکس آقای محمد امین حلیمی – نامزد انتخابات پارلمانی-  را در وبلاگ ام گذاشتم و گفتم که به ایشان رای بدهید. در برابر این کار ، عده یی واکنش نشان دادند. دوستانی از طریق ای میل و پیام وبلاگی مرا دعوت به احتیاط کردند و گفتند که برای آقای حلیمی " تبلیغات" نکنم.
آنچه در این واکنش ها مشترک بود این بود که هیچ کسی نگفته بود خود آقای حلیمی چه گونه آدمی است که به او نباید رای داد. دو سه نفر نوشته اند که آقای حلیمی در گذشته با آقای خلیلی نزدیک بوده است و همین کافی است که به او با شک بنگریم. جالب آن است که وقتی من می گویم حلیمی فلان صفات خوب را دارد ، می گویند که او ممکن است حالا تغییر کرده باشد. اما خود همین دوستان نزدیک بودن آقای حلیمی با آقای خلیلی را ( که آن هم بنا بر ادعا چیزی در گذشته بوده است) مشمول تغییر نمی دانند. یکی از دوستان گفته که چون آقای جعفر عطایی از آقای حلیمی حمایت می کند و از سوی دیگر همین آقای عطایی احتمالا گرداننده ی وبلاگ قیامت است که بر ضد انجنیر عباس نویان و مکتب " معرفت" تبیلغات کرده و این کار بدی است ، بنا بر این نباید بر آقای حلیمی اعتماد کرد. من نمی دانم گرداننده ی وبلاگ قیامت کیست و نمی دانم که جعفر عطایی چه گونه آدمی است. نیز نمی دانم مخالفت کردن با عباس نویان خوب است یا بد. اما آقای حلیمی را می شناسم. حلیمی می تواند در پارلمان نقش مثبتی بازی کند. او در گذشته طلبه بوده و با زبان و مفاهیم دینی آشنا است. سواد سیاسی دارد و آدم خوش فکری است. دل اش به حال مردم خودش می سوزد. ملی اندیش هم هست. میانه رو و واقع گرا است و به همین دلیل ظرفیت تعامل با دیگران را دارد.
نکته یی که به نظر من بسیار مهم است این است که ما نباید دنبال چیزهای ناممکن بگردیم. ایدئولوژی ها همواره از " نمونه های خالص و اعلا" سخن می گویند. اما از  وهم خانه ی باور های متصلب ایدئولوژیک که بیرون بیاییم ، در عالم ِ واقع نمونه های خالص و اعلا وجود ندارند. اگر ما بتوانیم آدم های نسبتا بهتری را به پارلمان بفرستیم بختیاریم. البته خوب است که پارلمان کشور ما از نماینده گانی پر شود که همه ی کمالات را داشته باشند و در ضمن در همه ی عمر گذارشان به مسیرهایی نیفتاده باشد که ما نمی پسندیم. اما مساله این است که چنین پارلمانی را نمی توان شب در خواب دید و فردا واقعیت اش را در کابل باز یافت. رسیدن به یک مجلس قانونگزاری بهتر زمان می برد و نیازمند بصیرت و عبرت آموزی مردمانی است که نماینده گان را انتخاب می کنند.
ما در موارد دیگر هم به قضایا غالبا از پشت عینک های دودی نگاه می کنیم. مثلا اگر کسی صادقانه به دموکراسی اعتقاد داشته باشد ، پیش رفت مملکت را بخواهد ، دل اش برای آبادانی کشور بتپد و احترامی راستین به همه ی شهروندان افغانستان داشته باشد ما چنین کسی را می ستاییم. اما به محضی که معلوم شود که همین فرد به مثلا عبدالعلی مزاری هم علاقه دارد ، دهان ما از تعجب و ناباوری باز می ماند و با خود می گوییم : این آدم تمام شد دیگر. به همین ترتیب برای ما این واقعیت غیر قابل هضم است که – در مثل-  ببینیم عده یی احمدشاه مسعود را قهرمان ملی یا حد اقل قهرمان می دانند.
ما نمی توانیم با همه ی علایق آدم ها بجنگیم. ما نمی توانیم از آدم ها توقع داشته باشیم که ظرف های خالی باشند یا بوده باشند. همین که کسانی را بیابیم که به قواعد عقلانی و عقلایی گفت و گو و مذاکره برای حل مشکلات پابند باشند آغاز خوبی است. همین قدر که کسانی وارد پارلمان شوند که در عین ایستاده گی بر آرمان های خود اهل تعامل با دیگران باشند و از افراطی گری و تک تازی بپرهیزند شروع امیدوار کننده یی است.  
محمد امین حلیمی و امثال او شاید عیب های زیادی داشته باشند . ما هم بنا نیست که آدم های بی عیب را به پارلمان بفرستیم. خوب است ببینیم در دراز مدت راه و رسم چه کسی در پارلمان ظرفیت بهتری برای رساندن مردم ما به حقوق اساسی خود دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

 
Free counter and web stats