سلام دوستان ,
از سفری طولانی یا به سفری طولانی بر گشتم. یکی از این دو یا هر دو. روزی در سنگماشه ی جاغوری - در انترنیت کلب مومن زاده- نشسته بودم . در میانه ی کار کامپیوتر خاموش شد و مسئول کلب اعلام کرد که برق رفت و تا فردا ساعت هشت صبح نمی آید! با دلی گریان از آنجا بر آمدیم. یک ساعت طی طریق کرده بودیم ( آن هم با موتر) تا به آن چشمه ی ناز رسیده بودیم و حالا باید عتاب می کشیدیم و بر می گشتیم...
اما امروز صبح معلوم است که برق نمی رود و انترنیت قطع نمی شود. با این همه چیزی برای گفتن نیست. نمی دانم چه بدبختی هست که همیشه وقتی که امکانات نیست یا نمی گذارند و راه آدم را می زنند آدم خیال می کند که چیزهای مهمی برای گفتن دارد.
از سفری طولانی یا به سفری طولانی بر گشتم. یکی از این دو یا هر دو. روزی در سنگماشه ی جاغوری - در انترنیت کلب مومن زاده- نشسته بودم . در میانه ی کار کامپیوتر خاموش شد و مسئول کلب اعلام کرد که برق رفت و تا فردا ساعت هشت صبح نمی آید! با دلی گریان از آنجا بر آمدیم. یک ساعت طی طریق کرده بودیم ( آن هم با موتر) تا به آن چشمه ی ناز رسیده بودیم و حالا باید عتاب می کشیدیم و بر می گشتیم...
اما امروز صبح معلوم است که برق نمی رود و انترنیت قطع نمی شود. با این همه چیزی برای گفتن نیست. نمی دانم چه بدبختی هست که همیشه وقتی که امکانات نیست یا نمی گذارند و راه آدم را می زنند آدم خیال می کند که چیزهای مهمی برای گفتن دارد.
۶ نظر:
سلام و زنده باد برگشتن ، چیز مهم هم برای گفتن پیدا خواهد شد، سبز بمانید
welcome back, we have been waiting for you since you left.
سلام هاتف عزيز خوب شد امدي ما هم سر گردان بوديم نه زنگي.نه تلفني.نه ايملي. خوب شد پيدايت كردم نگران بودم .
salam mohtaram! khoshwaqtam az einke salamatid
سلامی به هاتف عزیز،
خوش شد که باز نوشتن را از سر گرفتی. هر جا هستی خوش و سلامت باشید.
Salam,
Khob shood ki bargashti, ma bekhi sargardan bodim. khosh bashi har ja ki bashi.
ارسال یک نظر