" ببخش یادم رفت
برای لطف تو اینک لطیف باید ماند
درون خویش تکید و
عفیف باید ماند
بروی باید تو بایدی نمی باید
برای داشتن تو
ضعیف باید ماند
..."
من نمی دانم این شعر بیان اعتراض است یا بیان تمکین عاشقانه. هر چه باشد بیان سه وجه مهم زنانه گی در فرهنگ افغانی است: لطیف ماندن ، عفیف ماندن و ضعیف ماندن. این ها ارزش های زنانه اند در جامعه ی ما. ارزش هایی که " برای" دیگران باید نگه شان داشت و هرگزشان از یاد نبرد. یک زن نه تنها باید لطیف و عفیف و ضعیف باشد ، بلکه همین طور هم باید بماند به سالیان ، تا از چشم نیفتد و به سنگ غضب ادب اش نکنند. اگر زنی در درون خویش می تکد ، بتکد. مهم آن است که دست و دهان و چشم خود نگشاید. چرا که باز شدن دست و نگاه و زبان ممکن است در ذهن آدم شاید و بایدهای دیگر برویاند ، شاید آدم را قوی کند. این ممکن است " جنس لطیف" را به " جنس ِ چون اندیش و چرا پرس" تبدیل کند. نه ، " بروی باید تو بایدی نمی باید". باید های زنانه تو را می رمانند و این به صلاح نیست. " برای داشتن تو ضعیف باید ماند".
نگفته بودم که این خانم ضیایی هر ازچند گاه چیزهای درخشانی می نویسد؟
۲ نظر:
سلام،
بروز هستم تشريف بي آوريد.
سپاسگذارم. تحلیل خیلی قشنگی نموده اید.
ارسال یک نظر