ایوب آروین گزارشی نوشته - در بی بی سی- در باره ی واکنش ها در برابر اعلامیه ی شورای علما. در این گزارش گفته ی ِ رفیق ما نعیم نظری ( از مسئولان شبکه جامعه مدنی و حقوق بشر) را هم آورده :
من و نظری هم صنفی بودیم. همیشه بحث می کردیم. گاه با هم کتاب می خواندیم. معمولا از من می خواست که کتابی را با صدای بلند بخوانم و او گوش می داد. یک بار کتابی از خواجه نصیر طوسی آورده بود. محو هوش مندی و ظرافت او شده بود. خودش هم هوش مند و ظریف بود و به همین خاطر در بیشتر موارد به او نمی شد بگویی "نه". خودت را به هر آب و آتشی می زدی سر انجام می دیدی که با او همراه شده ای. معمولا راهی پیش پای آدم می نهاد که از قدم گذاشتن در آن نمی شد ابا ورزید.
امروز که آن قول نقل شده از او را در بی بی سی خواندم ، خندیدم. در همان گفته ی کوتاه، آن فشار ِ پنهان ِ مخصوص را که او معمولا برای عبور از خط ِ دفاعی طرف مقابل به کار می بست دیدم.
"پیش از این دیدگاههای متفاوتی (در مورد مسائل زنان) از رئیس شورای علما، آقای کشاف، در کلیپ های مختلف تلویزیونی دیده ایم و ایشان حمایت بسیار گسترده خود را از تامین حق زن ابراز کرده. در همین شب و روزها هم این کلیپ ها به مناسبت هشتم مارچ (روز جهانی زن) پخش می شوند".
امروز که آن قول نقل شده از او را در بی بی سی خواندم ، خندیدم. در همان گفته ی کوتاه، آن فشار ِ پنهان ِ مخصوص را که او معمولا برای عبور از خط ِ دفاعی طرف مقابل به کار می بست دیدم.
۲ نظر:
هژده سال پیش ازاین وقتی کارهای خانګی داشجویان صنف اول ژورنالیسم که به استاد رشته ی زبان دری خود سپرده بودند مرورمیکردم جشمم به نوشته ای خورد که درواقع نقدی بود بریک مجموعه ی شعری یکی ازمطرح ترین شاعران آن روز. من تاآن وقت کمترنقد ادبی را بان روش هوشمندانه وواقع بینانه وموازین نقدامروزی، خوانده بودم. شیوه ی نګارش ومیزان آګاهی این جوان کم حرف ومتواضع مراسخت تحت تاثیر قراردادواین حادثه سرآغازآشنایی من با نعیم نظری شد.
چنین ظرافتی را من در مناظره ی رویش با احمدزی رییس شورای کوچی ها دیده ام. رویش به جواب احمدزی که کمی برآشفته بود می گوید "من فکر نمی کنم که جناب احمدزی هم کسی باشند که بگویند هزاره ها از افغانستان نیستند..."
جالب اینجا بود که در آخر احمدزی خیلی برآشفت و رویش را به این متهم کرد که "آدم را نرم می کند". چنین چیزی.
ارسال یک نظر