" شبکه ی خبری "فاکس نیوز" امریکا اعلام کرد که جزئیات محرمانه یی از برنامه ی هسته یی ایران به دست آورده که هجدهم سپتامبر آن را در یک برنامه ی تلویزیونی پخش خواهد کرد".
این را از وبلاگ رزاق مامون گرفتم. آدم از دور که نگاه کند در کشورهای غربی صدها و هزاران رسانه ی مدرن را می بیند. همه رسانه اند و همه مدرن اند. اکثر کشورهای غربی هم خیلی پیش- رفته اند. آن گاه آدم فکر می کند که وقتی که در رسانه های مدرن ِ این کشورهای پیش-رفته سخنی می گویند لابد سخنی گزاف نمی گویند. حتما اول تحقیق می کنند و با اعتقادی که به گردش آزاد اطلاعات دارند سعی می کنند مردم به حجم بزرگ تری از اطلاعات دست پیدا کنند و آن گاه خود مردم بنشینند و قضاوت کنند. به نظر می رسد تصور عده ی زیادی از مردم در کشورهایی چون افغانستان از رسانه های مدرن غربی چیزی در همین مایه ها است. یک روز خبر می شویم که فلان روزنامه در آلمان فلان چیز را گفته. روزی دیگر چیز دیگری را از فلان شبکه ی تلویزیونی انگلستان می شنویم. همین طور بگردید تا برسید به فلان نشریه ی امریکایی و... . در بیشتر موارد همین که مرجع اطلاع ِ ما یک رسانه ی مدرن در یک کشور غربی باشد احساس می کنیم که با اطلاعی رو به روییم که به دلیل آمدن اش از یک رسانه ی مدرن غربی تا حد زیادی قابل اعتماد است. فرقی نمی کند که از کجای دنیای غرب آمده باشد.
در این میان ، اما چیز مهمی را فراموش می کنیم. آن این است:
در جوامع مدرن غربی نیز همه ی آدم ها و نهادها حامی و مبلغ و خدمتگزار آزادی و دموکراسی و صلح و گفت و گوی تمدن ها نیستند. در این جوامع هم رسانه های مدرنی هستند که به هیچ یک از اصول روزنامه نگاری حرفه یی یا اصل گردش آزاد اطلاعات اعتقادی ندارند. در این جوامع افراطیانی هستند که رسانه های مدرن دارند اما در نگاه و اندیشه و رفتار هم پایه ی طالبان اند. در این جوامع هم هزاران دروغ تولید و پخش می شوند تا مردم نتوانند حقیقت را از ناحقیقت تشخیص بدهند.
من در باره ی اروپا و رسانه های آن چیز زیادی نمی دانم. اما مثلا می دانم که در امریکا " فاکس نیوز" شبکه ی خبری نیست. شبکه ی خبرسازی است ( در خدمت ایدئولوژی ِ محافظه کاران و مخصوصا نو- محافظه کاران). نیویورک تایمز فقط " یک روزنامه ی معتبر امریکایی" نیست. روزنامه یی با تمایل قوی لیبرال هم هست. یا مثلا فلان ستون نویس در فلان نشریه فقط یک ستون نویس نیست. او – در مثل- عضو فلان انجمن محافظه کار که در پی سروری ِ امریکا بر جهان ( از طریق زورگویی) است نیز هست.
این را به این خاطر می گویم که دیده ام در افغانستان اغلب با رسانه های غربی به گونه یی برخورد می شود که گویی همه ی آن ها یکی هستند. اما این طور نیست. بنا بر این لازم است که وقتی چیزی را از این رسانه ها نقل می کنیم خود مان بدانیم چه کار می کنیم. یعنی بد نیست برای مخاطبان خود تا حدی روشن کنیم که بر گرد فلان اطلاع که از یک رسانه ی مدرن غربی می آید چه حاشیه های پر اهمیتی وجود دارند.
۴ نظر:
در مسایل علمی به گفته بنگرید نه به گوینده ، در امور سیاسی به گوینده باید نگریست نه به گفته . منظور همین است ، نه ؟
با درود .
کمال کابلی .
کابلی عزیز سلام ؛
این نکته یی که گفتید خیلی جالب بود. من باید فکر کنم در باره اش.
شادکام باشید.
یعنی اینکه افغانستانیها بیشتر غربگرایی را گزیده اند؟
سلام بر استاد هاتف،
در دنیای امروزی، رسانه های خبری ای معدودی اند که رویداد ها را برای انتقال خبر و به حیث خبر، برای مردم – با درک اینکه: مردم حق دارند خبر را (به شکل درست اش) در یافت نمایند، نشر می نمایند. باقی همه (رسانه ها) بر نامه های خبری و غیر خبری شان بطور یکسان جنبۀ تجاری/صنعتی دارد و هیچ گاه به اصول خبر نگاری احترام و پا بندی نشان نمیدهند، این ها توهم می آفرینند، جامعه را گمراه میکنند و پول هنگفت بدست می آورند.
از این رو نویسندۀ بسیار نویس و توانای ما جناب رزاق مامون می بایست این نوع تذکرات را در موارد خاص که نمونۀ آن همیین یادداشت اوست، فراموش نکند.
ارسال یک نظر