روزنامه ی هشت صبح گزارش داده که رهبران مجاهدین می خواهند سهم بیشتری در حکومت داشته باشند. این خواست را درهفته ی شهید و در مجلس تجلیل از احمد شاه مسعود به زبان آورده اند. البته سال ها است که رهبران مجاهدین شکایت دارند که قدر شان دانسته نمی شود و به حاشیه رانده شده اند. این اصرار از چیست؟ چرا رهبران مجاهدین ناراحت اند و این ناراحتی در حالی است که در حکومت فعلی این قدر آدم دارند؟ اگر از عضویت اولیه ی آقای کرزی در گروه طالبان بگذریم ، او پیش تر از آن در حکومت انتقالی مجاهدین پست مهمی داشت. معاونان اش مجاهد اند. یونس قانونی تا مدتی پیش رئیس مجلس نماینده گان بود و رئیس فعلی مجلس هم از مجاهدین است. در پارلمان مجاهدین کم نیستند و موقعیت های برجسته یی هم دارند. در میان والیان و وزیران و رئیسان و سر رشته داران دیگر حکومت نیز مجاهدین بسیار اند.
به نظر من رهبران مجاهدین اصلا خواهان " اثرگذاری بیشتر" هستند و نه " سهم بیشتر". اما از آنجا که روز به روز اثر گذاری شان کمتر می شود خیال می کنند که این مساله ناشی از سهم کمتر شان در حکومت است. در زیر این خواست ِ " سهم بیشتر" اشتیاق سوزانی برای برپا کردن استبداد دینی هم هست. این را نیز شرح خواهم داد.
رهبران مجاهدین می خواهند در همه ی کنج و کنارهای جامعه تنها نشانه های فکر و آرمان و اراده ی خود را ببینند. می خواهند از همه ی در و دیوارهای جامعه همان نقش ها آویخته باشند که مطلوب آنان است. می خواهند دل و دماغ مردم انباشته از مهر بی دریغ به مجاهدین و هر چه آنان می پسندند باشد. اگر مجاهدی گفت " این " همه ی خلق بگویند "این" و اگر همو ندا در داد که "آن" همه فریاد برآورند : " آن". مجاهدین می خواهند که آدم ها بحث نکنند. مسایل ساده تر از آن اند که به بحث نیاز داشته باشند. همه ی بحث ها شده اند و تمام شده اند: افعال و افکار آدمی یا روایند و یا ناروا. اگر مجاهدین گفتند چیزی روا است آن چیز روا است. اگر گفتند ناروا است ناروا است. مجاهدین می خواهند که مردم نماز بخوانند و روزه بگیرند. مجاهدین می خواهند که زن ها حجاب داشته باشند. مجاهدین می خواهند کسی موسیقی نشنود. می خواهند مردم از فشار قبر و روز حشر بترسند. می خواهند آدم ها وقتی نقل می کنند با نقل های خود چیزی از عقل نیامیزند. مجاهدین می خواهند ماهواره ها جمع شوند و آرایشگاه ها از میان بروند. مجاهدین می خواهند گرفتن چندین زن آسان بماند. مجاهدین می خواهند گرفتن جان آدم ها دشوار نشود. مجاهدین می خواهند همیشه صدر نشین باشند و فرمان د ِه. مجاهدین می خواهند که فکر و ذکر و خورد و خفت و سکون و حرکت مردم آن گونه باشد و تنها آن گونه باشد که آنان می پسندند.
اما همین مجاهدین وقتی از خانه ی خود بیرون می روند ( نه که خانه های خود شان کاملا به میل خود شان می چرخد) در همه جا انحراف می بینند. در جامعه چه قدر ناروا زیاد است. تلویزیون انحراف پخش می کند ؛ موی آن پسر منحرف است؛ زلف آن دختر بدتر. آهنگ ها همه حرام. یکی نعت و منقبت نمی خواند. مومنان کم شمار. بد دینان بسیار. مسلمان زاده گان از دین خویش چه قدر کم می دانند. همه جا کورس انگلیسی و کامپیوتر. همه چسپیده اند به دنیا و کسی سودای قیامت و روز بازپرس ندارد. هیچ کس به تقدیر و رضای خداوند راضی نیست. چه قدر رنگ های انحرافی زیاد شده. همه جا دکان رنگ است همه رنگ می فروشند!
این وضعیت بر رهبران مجاهدین گران می آید. می خواهند معجزتی شود که این وضع تغییر کند و جامعه همانی شود که آنان می پسندند. اما می دانند که معجزه یی نمی شود. این است که لب های خویش به غضب می خایند و در دل خود خطاب به مردم می گویند: " یک دفعه دست مان به قدرت برسد آن وقت ما می دانیم و شما ". و در این جا همان اشتیاق سوزان برای استبداد دینی چهره می نماید. رهبران مجاهدین سهم بیشتر نمی خواهند ، " سهم ِ تمام" می خواهند. با سهم بیشتر مشکل شان حل نمی شود. چون تنها با بر پا کردن یک حکومت مستبد مطلقه است که آنان به آن میزان از تاثیر گذاری ( بخوانید قدرت ِ اجبار) خواهند رسید که از نداشتن اش این همه شکایت دارند. در واقع رهبران مجاهدین به طور ضمنی اعتراف می کنند که جاذبه ی شان کم شده است و نیاز به قدرت ِ اجبار پیدا کرده اند. چنین وضعی البته بی علت نیست. مردمی که روزگاری مجاهدین را در ردیف ملایک آسمانی می نشاندند ، آن قدر از همین مجاهدین جفا دیدند که سر انجام حاضر شدند آنان را به زمین بیاورند و در باره ی کرده های شان قضاوت کنند. و این تازه آغاز ماجرا است.
۱ نظر:
فکر کنم به اصطلاح اخندها و روشنفکران معاصر افغانستان دو روی یک سکه باشند. به عباره دیگر ملا ها مسئولیت تکثیر و تبلیغ خرافات مذهبی را به عهده داشته اند، در حالیکه روشنفکران سطحئ ما پیشرفت و ترقئ جامعه را در گرو بی حجابی، بی بندوباری، موسیقی، پورنوگرافی، مصرف دخانیات و الکول، مود و فیشن وووووو میدانند.
پس به نظر من اینها هردو رهروان ترکستان هستند تا منجی و ناجئ کشور.
باحرمت
فرهاد
ارسال یک نظر