آدم برای بودن، چقدر نیاز دارد؟
-
غذا. خوردن م را خیلی ساده کرده ام. همه چیز در نزدیک ترین حالت طبیعی اش.
آخرین باری که کنسرو خوردم را یادم نمی آید. سبزیجات و میوه تازه، مرغ و گوشت
که خو...
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱۳ نظر:
سلام
نسیم فکرت بد جوری جو گیر شده است. بسیاری از ما هزاره ها وقتی ستم عریان بر گرده هایمان سنگینی می کند به جای واکنش طبیعی اخلاقی می شویم.....
هاتف جان،
خوشبختانه از آن برج روشنفکری و "خردورزی" بیرون پریدی و بسیار به موقع نقاب از چهره برداشتی. یک دایمیرداد سپاس.
راستی که "خاطرات" ابوذر غفاری آدمک ها را به کجا که نمی کشاند.
می توانی این نظر را در جمله نظرات تایید نشده نابود کنی.
تنها یک نکته: چند هزار عکس از بدبختی و بی نوایی کوچی ها کار داری که برایت بفرستم؟ کوچی ها محروم تر از هزاره ها اند. درین هم شک نیست که هزاره ها در کنار محرومیت، با محکومیت هم مواجه اند. اما آنچه خودت نوشته ای، متاسفانه ذره ای هم از محکومیت هزاره ها نمی کاهد.
یک سوال: خودت چند مکتب برای کوچی های آباد کرده ای که حال ادعا داری کوچی ها علاقه ای به آموزش ندارند؟
بسیار با استادی هم بحث را از هلوکاست شروع کرده ای و آن را به عبدالرحمان خان ربط داده ای. بلی امیر تبهکار فراوان هزاره کشی کرد، اما در شینوار و اندر پشتون نشین هم کله منار برپا ساخت.
سلام آقای رهانه ی عزیز
می دانم که این روزها شما هم به خاطر مسایلی که در بهسود در جریان است، دلخون هستید. من درگیر امتحانات و این مسایل شدم باز.
چند پست آخر شما را هنوز نخوانده ام. اما هنوز در مورد نظرتان در وبلاگم فکر می کنم. این که گفته بودید "اخلاق- با هر معنای اش- محصول مناسبات تنانه ی ما با دیگر پاره های هستی است." به حضیض اخلاق اشاره کردید. لطف می کنید دراین باره بیشتر توضیح بدهید یا پستی بنویسید؟
با تشکر
سلام وعرض ارادت
من هم مطلب نسیم عزیز را خواندم.
فکر میکنم کمی بدفهمی شده
ایشان فرموده اند هزاره نباید چشم به دیگران بدوزد.
البته کمی هم سادگی نگری کرده اند.
انگار که در سینه آفتاب نشسته وبین ریش سفیدان گپ میزند.
با این حال مظلومیت هزاره ها در این مطلب کاملا" هویدا است.
ناشناس گرامی ای که در مورد نقاب انداختن نوشته اید ,
یک- من در مورد کوچی هایی حرف زده ام که در دایمیرداد و بهسود خون می ریزند و خانه آتش می زنند و غارت می کنند. این کوچی ها راکت دارند , کلاشینکوف دارند و موترهای لوکس شان را هم که دیده اید با آن بیرق معروف یا منکر. من می دانم که کوچی ها ( وقتی فقط کوچی هستند) مردم بدبخت و آواره یی هستند. اما این قضیه ی دایمیرداد و بهسود چیز دیگری است. دولت از این کوچی ها حمایت می کند و می خواهد باز توزیع جمعیتی و نظم جغرافیایی موجود را به ضرر هزاره ها به هم بزند. داستان همان داستان عبدالرحمان است . قصه سر چراگاه بهاری و بدبختی کوچی ها نیست. این ادعا در جاهای دیگر هم طرح شده اند و ممکن است شما در باره ی شان ندانید.
دو- دولت همه ی هزاره ها را خلع سلاح کرده ( و خود هزاره ها هم در این کار پیش گام شدند). اما همین دولت اجازه می دهد که کوچی ها (بلی کوچی ها!) سلاح های سبک و سنگین داشته باشند و بر مردمانی که کاری به کار کسی ندارند حمله کنند.
سه - من نه در گذشته نقاب داشتم و نه حالا دارم. خردورزی و روشنفکری هم به این معنا نیست که در برابر روشن ترین نشانه های ظلم و بی عدالتی لبخند بزنیم و بگوییم : من روشن فکر و خردورزم و نمی دانم که آن که خون می ریزد و آتش می زند مظلوم است و یا آن که خون اش ریخته می شود و خانه اش طعمه ی آتش می شود و زنده گی اش به غارت می رود.
شادکام باشید.
من هم می خواستم بگویم که آدم می تواند هم "روشنفکر" و "خردورز" باشد و هم در برابر بیداد بی تفاوت نباشد. ظاهرن ناشناس فکر می کند وقتی هاتف به تجاوز کوچی ها اعتراض می کند از دایره روشنفکری و مهم تر از آن از چوکات خردورزی خارج شده است. نتیجه مستقیم این نظر این است که کسی که به تجاوز و غارت و مکتب سوزی کوچی ها اعتراض کرد بی خرد است.
بیایید کمی بیشتر در نظر های مان دقت کنیم.
سایت کابل پرس کارزار انترنتی خوبی را پیش کشیده است که از facebook و دیگر نتورک ها اعتراض های خود را دامنه دارتر کنیم. در صفحه facebook سفارت امریکا در کابل، سفارت بعد از ده ها کامنت اعتراضی مجبور شده تا جوابیه ای بنویسد. بیاید این کار را تا حد توان وسیع و دوامدار بسازیم. هر کس ابتکار نیک کرد، بدون همه ملاحظاتی که در حالت های عادی میداشته باشیم، بپذیریم و از آن استفاده کنیم.
در سایت کابل پرس که در زیر لینک اش را میگذارم، آدرس انترنتی دیگر هم موجود است که خود مشاهده خواهید کرد. به تمام آنها برویم و اعتراض کنیم.
http://kabulpress.org/my/spip.php?article11898
خیلی جالب است! نظر آن ناشناس را خواندم که با انتقاد پرسیده است :
چند هزار عکس از بدبختی های کوچی ها کار داری که برایت بفرستم؟
گیرم که این برای کوچی ها بدبختی یی باشد که با آن "مواجه" شده باشند؛ آیا شما ناشناس عزیز! کسی را و مشخصا هزاره ها را یا هاتف را بالفعل در حین اعمال این بدبختی بر سر کوچی ها عکس برداری کرده اید؟
همچنان پرسیده است که خودت چند مکتب برای کوچی ها ساخته ای؟ خوب!
آیا کوچی ها برای ما مکتبی ساخته است؟ این چه سوالی است که شما کرده اید؟
اصلا کوچی ها مکتب نمیخواهند؛ پول نقد میخواهند!!! و در طول تاریخ افغانستان کدام دولتی است که در کمک ها تعادل را حداقل میان کوچی ها و هزاره ها به نفع کوچی ها بر هم نزده باشد؟ و عجیب تر اینکه جنایت عبدالرحمن را یاد کردن به نظر شما خیلی غیر منصفانه است؟چون چند تا مخالف خود را که پشتون بوده کشته است؟
معلوم است هر جلادی مزاحم خودی را هم برمیدارد.ای وای از این منطق!
سخیداد هاتف عزیز!
محقق در برنامه 60 دقیقه بی بی سی توسط جمال الدین موسوی برای مصابحهء در مورد چرایی" سیاست سکوت" در مقابل کرزی در مورد عدم معرفی اعضای کابینه برای رای اعتماد دعوت شده بود، به سوالات چنین پاسخ دادند:
بی بی سی:آقای محقق چر سکوت را انتخاب کردید برای بیان اعتراضتان در پارلمان؟
محقق: تشکر مه در ای رابطه باید عرض بکنم که نه از نقطه نظر رییس جمهور نمایندگی می کنم نه هم از نقطه نظر برخی از پارلمان و هیات اداری که آنها نقطه نظر مخالف رییس جمهور را دارند. برای از ای که وکلا و نمایندگان جامعه هزاره که بیش از 38 نفر وکیل و حدود تعدادی از سناتورها هستند این ها ده روز هستند که در تحصن هستند و در جلسات شورا اشتراک نمی کنیم به خاطر اعتراض به تهاجم مسلحانه گروپهای مسلح تحت نام کوچی در مناطق هزارت جات و ایجاد یک جنگ خانمانسوز و سرزمین سوخته، ما اعتراض داریم اما مه نقطه نظر خوده میتانم که د ای رابطه بگوییم اگه شما موافق هستید.
بی بی سی: ما بیشتر دنبال این مسله هستیم که چرا نماینده گان پارلمان به فعالیت عدای خوشدان ادامه نمی دهند در اعراض به بحث عدم معرفی شدن وزا. بحث مشکلی که در مورد کوچی است و همینطور ساکنان ولایت بهسود آن را در روزهای قبل بهش پرداختیم و این موضوع بحث ما نیست، شما در این مورد مشخصی که موضوع بحث امروز ما هست آیا نظر خاصی دارید؟
محقق: در این رابطه باید عرض کنم که از یک طرف هم حق با نماینده گان مردم است که اونها از رییس جمهور می خواهند که وزاری باقیمانده را معرفی کنند تا اونها سر رای ازو کار خوده شروع بکنند. قانون اساسی این حق را به وکلای افغانستان میتن که در ولسی جرکه اینا به وزار رای بدهند. اما از طرف دیگر ریسس جمهور در یک محذور قرار دارد. و او ای است که رییس جمهور موظف است که مطابق قانون اساسی مشارکت ملی را در ساختار نظام افغانستان و در ساختار حکومت رعایت کند. و دو مرتبه معرفی کردن وزرای کابینه به مجلس ای ره نشان داد که پانزده تا وزیر از اقوام ازبک و هزاره در دو نوبت اینها به شکل کتله ای رای نگرفتند. یعنی برخورد پارلمان کاملاً برخورد قومی و نظر تحقیر آمیز به جامعه هزاره و ازبک و ترکمن بود. به ای ترتیب رییس جمهور نمیتانه که یک کابینهء را بسازد که کمتر از نیمی از جمعیت افغانستان در او نماینده نداشته باشه. فلهذا رییس جمهور در محذور است. و او کسایی را که معرفی کردن آدمهایی نبودن که بیسواد و بیکاره باشند. همه شان دانشمندا بودند و اشخاص بسیار فهمده و با تجربه بودند. به ای ترتیب رییس جمهور هم در رعایت قانون اساسی ای مسئله را استناد می کند که میگه مه باید مشارکت ملی ره رعایت کنم. و شورا هم همی ره میگه.
بی بی سی: درست است. ولی آقای محقق وضعیت کشور نمی تونه به همین شکل باقی بمونهف درسته که دو بار نمایند های پارلمان وزاری پیشنهادی آقای کرزی را رد کردند ولی خوب آنها می گویند که بر اساس وظیفه خودشون این کار را کردند و الان هم یازده وزارت است که فقط سرپرست دارد و وزیری نداره.
محقق: بله اونا هم میگه که بر اساس وظیفه خود ای کار ره کردیم در حالیکه به وضوح رد پای تبعیض و تحقیر بعضی اقوام در ازی عملکرد دیده میشه و رییس جمهور هم میگه مه بر اساس وظیفه خود میخواهم مشارکت ملی ره رعایت بکنم، فلهذا باید پارلمان در عمکلکرد خود رعایت اصول قانون اساسی را بکنه.
بی بی سی: آقای محقق شما گفتید که بیشتر از نیمی از در واقع اقوامی که در افغانستان دارند زندگی می کنند نتونستند وزاری خودشون رو از کانال آقای کرزی وارد کابینه بکنند در حالیکه آقای کرزی این را می خواسته، چرا نماینده های پارلمان، نماینده های این نیمی از جمعیت افغانستان که شما اشاره کنید رای ندادن به این موضوع، اگر آنها رای می دادند که چنین مشکلی پیش نمی آمد.
محقق: اگر اشتباه نشده باشد مه کمتر از نیمی از جمعیت افغانستان گفتم. یعنی هزاره و ازبک و ترکمن که حدود نزدیک به 35 درصد جامعهء افغانستان را تشکیل میته. اینها اگر در کابینه نماینده نداشته باشه چطور میتانیم بگوییم که ای کابینه کابینه مشارکت ملی است.
سلام به همه دوستان دوست ما اقای ناشناس فکر کنم بیشتر به طرف مسایل به صورت نسبی می نگرد. یعنی باور دارد که هم هزاه ها وهم پشتو ن ها(کوچی ها) به یک نسبتی هم محروم است وهم ظالم. حالا جدای از اینکه بیاییم روی مساله نسبیت بحث کنیم که به کدام نسبت کدام مردم محروم یا ظالم است بیایید واقع بینانه 50 سال گذشه تاریخ مشترک مان را بررسی کنیم وانر یک پیش فرض برای بحث های امروزی مان قرار دهیم.
come and join the voice of behsud in face book
http://www.facebook.com/group.php?gid=121046184592865
ازین حالات معلوم می شود که موسسه دایاگ مانند ملا محمد عمر یک چشم ه
عمل میکند. پس فرق ما تو در چیست?
هاتف ارجمند درود! پس از مدتها فرصت سر زدن به خانه روشن شما دست داد. چراغ بحث هایت همیشه داغ وخانه خرد وروشنایی ات آباد!
ارسال یک نظر