امروز یک چیز خوب خواندم در وبلاگ دختر ورسی. نوشته بود :
" این روزها دیگر از دفترهای صد برگ که می توانستی چهل سوراخ قایمشان کنی خبری نیست. تاجرها حتی خلوت آدم ها را با دفترچه خاطرات الکترونیکی معاوضه می کنند و حاشیه هایش را کرایه می دهند برای تبلیغ خمیر دندان و تیغ ریش تراشی و اکستنشن مو! ".
نه هر آدمی این چیزها را می بیند.
" این روزها دیگر از دفترهای صد برگ که می توانستی چهل سوراخ قایمشان کنی خبری نیست. تاجرها حتی خلوت آدم ها را با دفترچه خاطرات الکترونیکی معاوضه می کنند و حاشیه هایش را کرایه می دهند برای تبلیغ خمیر دندان و تیغ ریش تراشی و اکستنشن مو! ".
نه هر آدمی این چیزها را می بیند.
۵ نظر:
دوست عزیز من نوشته ی (میوه ی عشق...) تان را خواندم. متاسفانه فرصت میسر نشد که پیامچه یی بگذارم و شما هم که نام خدا سرعت پست گذاری تان بد نیست. اما از خواندن آن عقل بازی، بنده به این دریافت رسیدم که بهتر است و به صرفه تر برای شما که فعلاً به کارهای (نامعقول) نپردازید.
و یک تذکر کوتاه بدهم که ما در زمینه ی مفهوم (عثش) به فقر کلمات دچاریم...
و یک تذکر کوتاه تر بدهم که (عشق) (قرارداد) نیست و چیزهای از قبیل زندگی زناشویی و نمی دانم روز والنتاین و ... قرارداد اند و مخلوط کردن این مفاهیم با همدیگر کار عاقلان نیست البته.
سلام
راجع به پست قبلیتان، پس ما اگزیستنسیالیستها باید جول و پلاسمان را جمع کنیم از قرار معلوم؟؟؟
جناب هاتف سلام
درین روزها اصلا معلوم نیست، کجاهستید. امیدوارم زودتر برگردید و بنویسید.
جناب آقای هاتف سلام!
نوشته هایت را همیشه دنبال می کنیم. لطفا به وبلاگ داکتر سیما سمر هم نظر اندازید. تشکر
جناب آقای هاتف سلام!
لطفا نظر تانرا در مورد وبلاگ داکتر سیما سمر ابراز بدارید. خیلی لطف می کنید اگر این وبلاگ را وبلاگ تان لینک بدهید. با احترام
ارسال یک نظر