۱۳۹۰ مهر ۲۹, جمعه

نوبت افتاده گی


بر اساس گزارش ام اس ان بی سی معمر قذافی هنگامی که به چنگ مخالفان خود می افتد و آن ها با او بد رفتاری می کنند می گوید :" این کاری که شما می کنید در اسلام نیست ، این کار در اسلام ممنوع است". آن گاه یکی بر سر او فریاد می کشد : " ساکت شو ، سگ !". منظور قذافی این است که اسلام دین خوبی است و بد رفتاری با دیگران و مخصوصا بدحالان را منع کرده.
ما دو گروه جمله داریم. گروه اول جمله های بر زمین افتاده اند . نظیر : " این کار منافی اصول حقوق بشر است/ این کار مغایر  اسلام است/ این کار غیر اخلاقی است/ این کار عین بی رحمی و ستم گری است و...".
گروه دوم جمله هایی اند معلق در هوا ، مانند " ساکت شو ، سگ!/ بزن اش که مردار شود پدرلعنت!/ حرف نزن بی شرف ِ حرامی!/  گه خوردی پست ِ کثافت! و...".  
اکنون ، در حالت های دشوار افراد بسته به این که در چه موقعیتی باشند یکی یا چند تایی از این جمله ها را یا از گروه اول و یا از گروه دوم انتخاب می کنند و به سمع طرف مقابل می رسانند.
اگر گاه بر خاک بنشینید و سر تان را خوب خم کنید تا سطح خاک را از نزدیک ببینید می بینید که در خاک موجودات زنده ی بسیاری هستند که در حالت ایستاده نمی توان شان دید. در عالم روابط انسانی هم کمتر می شود که ایستاده گان حال افتاده گان را درک کنند. در حالت گردن فرازی آدم بیشتر همان گروه ازجملات را انتخاب می کند که معلق در هوایند. افتاده گان اما به خاک نزدیک تر می شوند و معنای جملاتِ افتاده بر خاک برای شان روشن تر و ملموس تر می شود.   
قذافی در چهل و دو سال بی رسمی و ستم گری خود گویی هیچ فرصت نیافت که بفهمد و حس کند جمله ی " این کار بی رحمانه و غیر اخلاقی است " چه معنا می دهد. او از گرد ِ دماغ متورم خود جمله های دیگری را از هوا می گرفت و تحویل مخاطب خود می داد. او دیگران را " موش" خطاب می کرد.  بشار اسد مخالفان خود را "جراثیم" نامید( همان ها که از منظر گردن فرازی خیلی ریز اند و مضر اند و باید نابود شوند!). به همین خاطر ، عده یی از مخالفان حکومت سوریه وقتی شنیدند که قذافی به روزگار بدی افتاده در پلاکاردی نوشتند " از جراثیم سوری به موش های لیبیایی سلام !". و این بار جرثومه ها و موش ها کنایه می گفتند. یعنی : این عوعو سگان شما نیز بگذرد.

۸ نظر:

ناشناس گفت...

waaqe,an jaleb naweshtaed
ke sar har mghrore motakaber raa bar zamin maykobad
mowaq bashed aaqaye Hatef
ba arze hormat
alisina

سروش گفت...

به هاتف عزیز سلام.
مثل همیشه عالی بود.
فکر کردم نکته ای که شما به آن اشاره نکرده اید این است که آدم کشی به وسیله «موش ها» باشد و یا «جرائیم»، «جرم» است. قذافی باید زنده می ماند و می فهمید «جمله ها بر دو نوع اند!» و مجبور می شد به اندازه تمام مراتب استفاده از جملات نوع دوم، نوع اول را استفاده می کرد. محاکمه او می توانست عبرت برای تاریخ شود؛ عبرت برای همتاییان منطقوی و جهانی اش. اما این گونه مرگ برای دیکتاتوران، مرگ دیکتاتوری نخواهد بود.

سخیداد هاتف گفت...

سروش گرامی سلام ،
کشتن قذافی اولین نشانه از بی کفایتی کسانی بود که بنا است لیبی جدید را بسازند. خوار کردن قذافی یه آن گونه که دیدیم یا از حس انتقامی است که به هر حال خود ویران گر هم هست ، یا از سبکسری محض می آید که زنگ خطری برای مردم امیدوار لیبی است.
شادکام باشید.

ناشناس گفت...

تصاویر را که دیدم واقعا دلخراش بود. شاید اشتباه فکر کنم ولی دلم به حال مرد که به قهرمان آفریقا مشهور بود سوخت. دقیقا خلاصه داستان هندی بود که اکثرا قهرمانان بدست ظالمان و کاخ نشینان کشته میشوند. به هر حال مرگ ننگین نبود بلکه برای دفاع از تفکر و نوع حکومت خود کشته شد. اراده اش خیلی قوی بود و اینکه چهل سال حکومت کرد خودش گواه بود. به هر حال تا آخرین لحظه هم تسلیم نشد و اینش خیلی زیبا بود.

ناشناس گفت...

با درود .
اینطرف از یک زاویه دیگر به انفلاق لیبیا نظر دارم.
KAMALKABULI.BLOGFA.COM
پیروز باشید.
کمال.

مهرگان گفت...

بعد از ماه ها دوباره نوشته ها رنگ "همان" نوشته ها را دارد. عالی است.

افضلی گفت...

سلام بر استاد هاتف و خوانندگان،
البته که قذافی باید جملات اول را با قاتل خود میگفت، هرچند او در آن لحظه به هوش آمده بود؟ نمیتوانست بگوید: بزنید و بکشید مرا که لیبی را چهل سال غارت کردم(دوصد ملیارد دالر از مال ملت را دزدیده ام)، مخالفان را کشتم-مستحق رحم نیستم.
من اطمینان دارم اگرجه او{ محاکمه نشده و در خشم و انتقام مخالفینش جان باخت} با آنهم سرنوشت او عبرت خوبی برای دیکتاتور های مانند او خواهد شد.
قذافی با ترس و حرس مرد، او نشان داد که نه شهامت دارد و نه درایت. بی شهامتی او دران بود که برای زنده ماندن «با اینکه کاخ نشین بود» لوله ی فاضلاب را انتخاب کرد و بی درایتی او در آن بود که او هرگز نتوانست بفهمد که در سفر مرگ ننگ را با خود حمل میکند. من فکر میکردم او هتمن کاری خواهد کرد که زنده به جنگ دشمناش نیافتد.

صحرا کریمی گفت...

دست شما درد نکند. چند تا فحش جانانه یاد گرفتیم که لابد روزی بدردمان خواهد خورد.

 
Free counter and web stats