امروز باید از بالتیمور به سان فرانسیسکو می آمدم. در کارولینای شمالی توقف داشتیم و طیاره هم تبدیل می شد. طیاره در هنگام ارتفاع گرفتن بسیار سر و صدا می کرد و کج و راست می شد. لحظه یی فکر کردم که کارمان تمام است. بعضی بسیار ترسیده بودند و بعضی کمتر. ساعتی که گذشت وضع عادی شد. نیم ساعت مانده به فرود اعلام کردند که میدان هوایی بین المللی سانفرانسیسکو در حالت آماده باش اضطراری است ، اما شما نگران نباشید! وقتی که طیاره می خواست بنشیند موترهای آتش نشانی و کمک های اولیه آمده بودند تا ما را جمع کنند. اما هیچ کار نشد. طیاره نشست و ده ها نفر که به خیال خود عمر دوباره یافته بودند شروع کردند به کف زدن. مرگ چیز بدی است و ترس از آن چیزی بدتر.
جمعه های محبوب مثلا
-
برنامه این بود که بروم سینما، همین سینمایی که جدیدا کشف کرده ام که بیشتر
شبیه کلاب سینمایی ست و یک بار و کافه دارد و فیلم های هنری را توی سالن های
کوچک تر...
۱ نظر:
همه می میریم، روزی! اما بهترین مرگ را مرگ سرخ می دانم که رمز آزادی و راز زندگیست. نظر شما چیست؟
ارسال یک نظر