۱۳۸۹ شهریور ۲۷, شنبه

پارلمان آری ، دموکراسی نه

یکی از دوستان لینکی را فرستاده بود در مورد  سخنان سید عیسا حسینی مزاری. ایشان رئیس خبرگزاری صدای افغان است و در این دور انتخابات پارلمانی خود را نامزد کرده است. آن چه در زیر می خوانید گزارشی است  از یک سخنرانی آقای حسینی که در همان خبرگزاری صدای افغان منتشر شده. سخنان ایشان از هر نظر جالب است:

« حسيني مزاري رئيس مركز فعاليت هاي سياسي فرهنگي تبيان كه در جمع صدها تن از حاميان و اعضاي مردمي ستاد انتخاباتي خويش در كابل صحبت مي كرد، گفت: تلاش غربي ها و خارجي بر اين است كه عناصر سكولار و ضد دين وارد مجلس شوند.
حسيني مزاري افزود: در صورتي كه سكولارها وارد مجلس شوند، ممكن است در كوتاه مدت، براي شما(مردم) مشكلي ايجاد نكنند و يا حتي دل حاميان خويش را بدست بياورند، ولي قوانيني ضد ديني وضع مي كنند كه حتي با خروج نيروهاي خارجي از افغانستان، باز هم براي ده ها سال براي ما مشكل ساز خواهد شد.
به گفته آقاي مزاري، مردم بايد به كانديداهايي راي بدهند كه متعهد به اسلام بوده، تخصص و توانمندي داشته و دردها را فهميده و بر اساس آن عمل كنند.
رئيس خبرگزاري صداي افغان (آوا)، انتخابات پيش رو را انتخابات بسيار حساس و مهم خوانده تصريح كرد: حضور تك تك هموطنان از هر قشر با هر زبان و پيرو هر مذهب و از قوم و منطقه كشور در انتخابات پارلماني بسيار ضروري و مهم به نظر مي رسد.
به گفته وي، ما و شما تكليف داريم كه به عنوان يك پيام رسان عمل كرده و ديگران را هم سازماندهي كنيم و پيام انتخابات و اهميت آن را به يكايك اقوام و خويشاوندان و دوستان برسانيم تا اينكه به وظيفه ديني، اسلامي و ميهني خويش عمل كرده باشيم.
وي انتخابات پارلمان را از آن لحاظ مهم دانست كه خود پارلمان و نقش آن در مسايل مختلف سياسي، فرهنگي، اقتصادي افغانستان مهم است.
به گفته مزاري، پارلمان مي تواند هم منشاء مصالح افغانستان و هم منشاء مفاسد در اين كشور باشد.
مديرمسئول هفته نامه انصاف ، تاكيد كرد: اگر پارلمان قوي، درست و به وظيفه اش عمل كند، مي تواند منشاء مصحلت شده، تحولات بسيار مثبتي ايجاد كند.
به باور حسيني، پارلمان مي تواند سرنوشت مردم را به سمت خوبي ها و مثبت ها تغيير داده و كشور را به سمت تعالي و ترقي سوق بدهد.
او خاطر نشان كرد: پارلمان است كه مي تواند كابينه قدرتمند بسازد و وزير توانمند تعيين كند.
به باور وي، پارلمان نبايد به وزير ضعيف، غير متعهد به اسلام و غير توانمندي كه بر اساس مصالح و زد بند و تعاملات قومي و حزبي و زباني به پارلمان معرفي مي شوند، بدون تن دادن به هيچ گونه زور و فشاري راي بدهند.
مزاري گفت: پارلماني كه ناسالم باشد، ممكن است تن به فشارهاي سياسي و خارجي و معاملات پولي وامكاناتي داده و مطابق ميل رئيس جمهور كابينه را تنظيم كند.
وي افزود: پارلمان وقتي كه با تلاش و جديت كابينه خوب و قوي تعيين كرد، بعد در ادامه كار مي تواند كابينه را نظارت كند، آيا افرادي كه در وزارت خانه تعيين و انتصاب مي شوند بر اساس لياقت و شايستگي است يا بر اساس باند بازي و قوم گرايي؟
او افزود: اگر وزارت خانه اي خوب كار مي كند، بايد براي آن وزير مدال داد، تشويق وزير موجب تشويق ديگران مي شود و وزير احساس مي كند كه يك پارلمان قوي پشت سرش است.
به عقيده وي، نمايندگان پارلمان مي توانند، كارهاي وزارت خانه را مورد تفتيش قرار داده و ببيند كه وزارت خانه به مصلحت كشور و منافع ملي و اسلامي كار مي كنند يا خير؟ وزارت خانه پروژه هاي بازسازي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي دارند يا نه؟
وي تصريح كرد: اگر وزير حزبي بود سهميه اي و نصب شده توسط يك شخصيت جهادي يا غير جهادي بيرون از كابينه بود، چون اين وزير قطعاً نصب شده دست يك نفر است، خوب رشوه مي خورد و دزدي مي كند و اختلاس مي كند، پارلمان بايد جلو چنين افرادي را بگيرد، پارلمان ممكن است قوه ي اجرايي نداشته باشد و تنبيه نكند اما مي تواند با هماهنگي با ديگر قوا اين كار را انجام دهد.
او قوه ي قضائيه را فاسدترين اداره اين كشور دانست كه دمار از روزگار مردم افغانستان در آورده است، به باور وي، پارلمان مي تواند با نظارت و تفتيش بر عملكرد اين قوه، با رشوه خواري و فساد اداري مبارزه كند.
حسيني افزود: ممكن است برخي اوقات يك وكيل يا اعضاي پارلمان بگويند كه دولت و نهادهاي مربوطه، به حرف ما گوش نمي كنند، مي توانيد استعفاء بكنيد و دليل استعفاي تان را براي ملت بگوييد كه ما اين كارها را مي خواهيم بكنيم ولي آنها نمي گذارند. اگر شما واقعاً آدم متدين و متعهد هستيد، اگر شما واقعا با آراي سالم مردم رفته باشيد، واقعا مردم از شما حمايت مي كنند و نمي گذارند شما تنها باشيد. پشتيباني مردم خيلي مؤثر است.
اين عالم برجسته كشور،‌ ابراز داشت: پارلمان مي تواند تأثير بسيار جدي در روند اصلاح و اداره امور و روند برگرداندن تأمين امنيت و ثبات كشور داشته باشد، ولي متأسفانه در افغانستان، پارلمان چنين وظيفه اي را تا هنوز انجام نداده است.

حسيني تصريح كرد: دموكراسي كه غرب مطرح مي كند، به شدت در برابر اسلام قرار دارد، دموكراسي كه امروز مطرح مي شود شالوده فكري مادي گرايان است. دموكراسي يعني حكومت مردم بر مردم كه چنين حكومتي اسلامي نيست. حكومت اسلامي، حكومت مردم سالار است، اما حكومت مردم بر مردم نيست. حكومت اسلامي حكومت خدا برمردم است و هر جريان و حاكميتي كه از سوي خدا مشروعيت پيدا بكند، مي تواند حاكميت بر مردم داشته باشد.

به باور مزاري، مردم نمي توانند قانوني وضع كرده كه بر مردم حكومت بكنند، زيرا ذهن بشر قاصر و ناقض است كه قانوني وضع بكند كه خود بشر را اداره بكند، جز قانون خدا كه در كتاب خدا است و خدا مي داند كه ما كه هستيم و چه مي خواهيم و به كجا خواهيم رفت.

به گفته رئيس خبرگزاري صداي افغان (آوا)، در يك حكومت اسلامي، شخصيت ها و افرادي مي آيند و برنامه و قانون فرعي وضع مي كنند كه بايد مطابق قانون و موازين اسلام و برگرفته از مباني ديني باشد تا بتواند بر مردم حكومت و مردم را اداره كند.

او اظهار داشت: دموكراسي غرب، حكومت مردم بر مردم است به اين معنا كه ممكن است تعداد زيادي از مردم از مسايل خلاف عفت و اخلاق خوش شان بيايد و آن را به صورت قانون تصويب و اجرايي كنند.


به گفته وي، ‌قوانيني در آمريكا، آلمان، انگليس و در كل غرب تصويب مي شود كه حتي ما خجالت مي كشيم كه آن را در چنين جمعي مطرح كنيم، آنان قوانين حيواني را وضع مي كنند تا بتوانند بر مردم شان حكومت كنند.

به گفته حسيني، ‌اصولاً نام و واژه دموكراسي با اسلام در تضاد است، دموكراسي حكومت مردم بر مردم را مي خواهد در حالي كه اسلام حكومت مردم بر مردم را نمي خواهد، اسلام حكومت خدا بر مردم را مي خواهد، مثل حكومتي كه در جمهوري اسلامي ايران است، آنجا حكومت مردم بر مردم نيست، درست است انتخابات است و انتخاباتش بر اساس معيارهاي ديني و اسلامي استوار است، درست است كه رئيس جمهور انتخابات مي شود، ولي آن رئيس جمهوري شرايط اش را دين معين مي كند و خدا معين مي كند.

به باور مزاري،‌ بسياري از موارد حقوق بشر ضد قوانين اسلام است، حقوق بشر با احكام اسلامي در تضاد است. حكومت مردم بر مردم يعني حكومت ابتذال يعني حكومت بي بند و باري و حكومتي كه بر اساس خواهش هاي نفساني و حيواني ممكن است صورت بگيرد بر خلاف حكمت خلقت، كه خداوند مي فرمايد: انما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون، خداوند جن و انس را خلق كرده است براي عبادت، هدف خلقت عبادت است، آيا در حكومت مردم بر مردم امكان عبادت است؟

حسيني، ابتذال فرهنگي را يكي از مشكلات جامعه امروز افغانستان دانست و گفت: يكي از مسايل امروز مردم ما را خاطر ناجمع كرده است، مساله ابتذال فرهنگي است. وضعيت ابتذال فرهنگي خانواده ها را ناآرام ساخته، تنش خانوادگي را بيشتر ساخته، فروپاشي خانواده ها را ازدياد بخشيده، پسرها را در برابر پدرها و زن ها در برابر شوهرها قرار داده و مردها نسبت به زنانشان مشكل دار شده اند.
او تصريح كرد: تلويزيون هايي وجود دارد، وقتي كه ما در كنار خانواده خود قرار مي گيريم خجالت مي كشيم كه آن را روشن كنيم، يا به عنوان مثال هجمه هاي اعتقادي در اين كشور وجود دارد، يك تلويزيون يك آدم بي سر و پاي و مزدور را مي آورد و در صفحه تلويزيون ظاهر كرده و هر آنچه كه از دهن شان بر مي آيد، نسبت به اعتقادات مردم مي گويند و اختلافات مذهبي و زباني و قومي را دامن مي زنند، كه موجبات ناامني را فراهم مي كند و پارلمان خيلي راحت مي تواند در برابر اين شرايط موضع بگيرد و قانون وضع بكند.
به عقيده مزاري، آزادي بيان يك حربه براي برخي ها شده است،‌ وقتي عليه يك تلويزيون اقدام مي كني كه چرا رقص هندي برهنه را گذاشته اي، چرا حركت هاي مبتذل را انعكاس مي دهي،‌ كه خانواده ها را بي بند و بار كرده و اخلاق جامعه را خراب مي كند، از طرف ديگر يك نهاد ديگر صدا مي زند كه آزادي بيان است و قانون اساسي گفته آزادي بيان.
به گفته حسيني،‌ حدود آزادي بيان تا جايي مي تواند باشد كه اعتقادات ديني و اسلامي ما را زير پا نگذارد، ما در يك جامعه اسلامي خط قرمزهايي داريم كه آن خط قرمزها بايد رعايت شود، اين خط قرمزها در اروپا هست، در آنجا كه مي گويند كه مهد آزادي بيان است، اگر مهد آزادي بيان است چطور نمي گذارند يك دختر محجبه برود دانشگاه، نمي تواند در ادارات وارد كار شود، عكس پاسپورت بايد سر برهنه باشد، عكس پرسنلي گرفته نمي شود، آنها خط قرمزها را رعايت مي كنند، ولي در افغانستان رعايت نمي شود. اگر مسيحيت تبليغ شد كسي كار نگيرد، اگر عليه يك مذهب تبليغ شد، كسي كار نگيرد اگر عليه تمام مباني ديني ما تبليغ شد كار نگيرد كه آزادي بيان است، اين مملكت را بهم خواهد ريخت.
مزاري افزود: در اينجا پارلمان مي تواند به سرعت وارد عمل شود و جلوي اين بي بندو باري را بگيرد، پارلمان مي تواند در برابر اين نابساماني ايستاد شود و مسايل را حل و فصل بكند و نگذارد كه مردم با با اين وضعيت دچار شوند و تمام هست و بود مردم گرفتار شود.

مدير مسئول هفته نامه انصاف، تاكيد كرد: پارلمان توانايي هاي بسياري دارد اما متأسفانه پارلمان گذشته ما چنين توانايي را نداشته است، اين پارلمان مهم در صورتي مي تواند درست عمل كند كه نيروهاي مخلص و متعهد و توانمند برود و عناصر مسلمان وارد پارلمان شود.

به باور حسيني، در دور قبلي انتخابات پارلماني، مردم ما خيلي اشتباه كردند، يك تعداد آمدند بر اساس مسايل قومي راي دادند، خوب مي دانستند كه آقاي وكيل شراب مي خورد، آقاي وكيل نماز نمي خواند، آقاي كانديد براي آن قوم بت است، قوم نعوذبالله خدا است، قوم براي او هر چيز است، فقط در حد شعار نه در عمل، وزرا و وكلاي ما اي كاش قومي فكر مي كردند و تلاش مي كردند براي قوم، ولي قوم گفتند و جيب چپ شان را پركردند، قوم گفتند براي خود چند تا موتر گرفتند ساختمان و قصر جور كردند.

او خاطرنشان كرد: همين هاي كه داد از قوم مي زنند، شما سئوال كنيد كه براي قوم چه كار كرديد، آيا سرك آسفالت كرديد، يك دانه كلينيك و شفاخانه براي قوم جور كرديد، يك بچه قوم را به جاي بچه خود به فلان دانشگاه فرستاديد، شما كنسولگري ها را بررسي كنيد، در مسئوليت هاي مختلف فقط قوم درجه يك وزير است، اگر وزير تجارت است، بچه كاكايش اتشه تجارتي است، اگر وزير اطلاعات و فرهنگ است، بچه كاكايش اتشه فرهنگي است، اين حالت در بين احزاب و سازمان ها و تشكلات نام نهاد است.

حسيني اظهار داشت: ما واقعا حزب واقعي استاندارد در افغانستان نداريم، حزب از خود اساسنامه دارد، از خود كنگره دارد،‌ از خود انتخابات آزاد دارد. حزب وقتي حزب مي شود كه از بستگان درجه اول رئيس حزب در آن حزب مسئوليت نداشته باشد، و اگر مسئوليت داشته باشد، بايد بر اساس صلاحيت باشد و بايد بر اساس نظارت باشد. ما سابقه داريم در گذشته كه رهبران حزب از بين رفت و حزب هم از بين رفت. اگر حزب باشد، ده تا رئيس اش كشته شود، 50 تا كادر مركزي آن كشته شود، بايد حزب سرجايش باشد، نمونه بارز آن در جمهوري اسلامي ايران است، حزب جمهوري اسلامي 72 نفرش در يك روز كشته شد، چه شد، جمهوري اسلامي قدرتمند ترحيات سياسي و اجتماعي اش ادامه پيدا كرد، چون آنجا سيستم حكومت مي كند نه فرد.

لذا در انتخابات گذشته اين اشتباه صورت گرفت و افراد براساس قومي رفت پارلمان و تعداد اندكي افراد متعهد بودند، افراد متعهد چون تعدادشان اندك بود در برابر افراد غير متعهد سكولار و يا در كنار آدم هاي بي سواد نفهم خواب رفته نتوانستند كاري انجام دهند.
آنهايي كه سكولار بودند در برابر اينها جدي ايستاد بودند، آنهايي هم كه هم نظر و هم حزب و هم منطقه بودند نه فكر و انديشه و بيان و نه قلم داشتند و چه بسا كه در سرچوكي ها خواب مي رفتند و سوژه خبرنگاران مي شدند.
وي گفت كه در آغاز فعاليت هاي سياسي و جهادي خود، با تاسي به رهنمود هاي امام خميني(ره) وارد عرصه مبارزه شده و انديشه ولايت مطلقه فقيه و تبعيت از دستورات ولي فقيه را به عنوان شاخص فكري خود قرار داده است.
حسيني مزاري يادآوري كرد كه در طول فعاليت هاي سی ساله سياسي و رسانه اي خود، همواره به صورت شفاف در مسير پيروي از خط فكري اما خميني(ره) حركت كرده و اكنون نيز با تاسي به همان انديشه، حركت درمسيري كه جانشين آن رهبر بزرگ تعيين مي كند را لازم مي داند.
وي از آيت الله العظمي امام خامنه اي به عنوان ولي امر مسلمين جهان و فقيهي كه اطاعت از او به عنوان يك مساله انديشه اي و اعتقادي مطرح مي باشد نام برد و گفت كه اين پيروي، بر خلاف ادعاي برخي از افراد، به معني وابستگي نيست، بلكه به معناي يكي بودن باور و انديشه و ذوب بودن در تفكر و انديشه ولايت مطلقه فقيه است.
آقای مزاری تصریح کرد، خط ما، خط امام زمانی"عج" و خط نایب آن امام است، خط ولایت فقیه است و رهبر من حضرت امام خمینی بوده وحالا هم خلف صالح او حضرت امام خامنه ای است. همانطوریکه در 30 سال قبل بوده واین خط ادامه دارد، با این حال مردم مسلمان ومتدین افغانستان با شناخت خط فکری ی که دارم به من رای دهند، و هر زمان هم به من رای دادند باید قصد قربت کنند، چون من رای بدون قصد قربت و رای غیر خدایی و از سر غیر تکلیف اسلامی را نمی خواهم . وعلیه دموکراسی که غرب در افغانستان آورده به شدت مبارزه می کنم».

۸ نظر:

ناشناس گفت...

همان یک پاراگراف آخری کافی بود

افضلی گفت...

سلام هاتف عزیز
سخنرانی آقای مزاری واقعن عجیب و غریب و چندین بعدی است، ایشان صفات: مرتجع، مترقی، خرد گرایی و خرد گریزی، کهنه گرایی و تجدد گرایی، حیله گری وصداقت را در خود جمع کرده.در بسیار موارد از سخنان ایشان موی در بدن آدم راست میشود. آدم وحشت میکند و ماًیوس میشود و گاهی هم امید وار میشود.به احتمال زیاد آقای مزاری جاهل عالم ماَب است، هر قضاوت که بکنم، مطمَن نمیشوم، سر انجام باید بگویم: شخصیت او وسخن او یکی از عجایَبات سیاسی و فر هنگی است.
شاد و اُمید وار باشید

ناشناس گفت...

سلام
به گمانم او افغاني نيست و ايراني باشد و آنهم بسيجي، خوب او يك سيد است و فاشيزم سيد گرايي ريشه در آنحا دارد. چندان نبايد تعجبي از سادات داشت .

محمد حسن گفت...

سلام استاد عزیز سخیدادهاتف،
امیدوارم هرجا که هستید صحتمند وسربلند باشید. مدتی زیاداست از شما احوالی ندارم وحتی از وبلاگ شما نیز مطلع نبودم تا ازین طریق با شما در تماس میشدم. این یک فرصت خوبی شد که وبلاگ شما را پیدا کدم تابعدازین ازینطریق درتماس باشیم. بنده محمد حسن بامیانی یکی از محصلین دانشگاه بامیان افتخار شاگردی شمارادر رشته ادبیات دری داشتم که متاسفانه قبل از فراغت ازین دانشگاه قربانی تهاجمات ویرانگروخونین طالبان شدیم وهمه چیز برهم خورد. استاد عزیز از دلسوزی ها ورهنمایی های استادانه شما درمدت کمی که محصل تان بودم زیاد استفاده نمودم که هیچگاه فراموش نخواهد شد. ایکاش چنین فرصت هابه این زودی ازبین نمیرفت تااز چکیده های دانش بیکران تان بیشتر استفاده میکردیم. امیداینکه ازطریق وبلاگ شما بتوانم به مقالات ونوشته های جدید شما دسترسی داشته ورهنمایی های لازم رااز خدمت شما کسب نمایم.
دراخیر، خدمت برادر عزیزم که دربالابنام ناشناس درمورد اقای مزاری قضاوت نموده بگویم درین عصر ارتباطات،هماهنگی و همنوایی که دیگران درفکر ملت سازی جهانی وجهانی اندیشی هستندو ما هنوزتعصبات قومی را ترویج میکنیم ویک قوم رابدون دلیل سرکوب میکنیم از پروسه جهانی سازی وجهانی اندیشی که دیگران چارگام به پیش میازد خیلی عقب مانده ایم واین بیانگر آن خواهدبودکه ماهنوز از مسایل تی خانه خود فراتر نمی اندیشیم. امیدوارم بااظهار اینچنین افکار عقب گرایی وکهنه به ملت سربلند هزاره توهین نفرمایید.

عاصف حسینی گفت...

سلام. این گپا تازه نیست، اما در این هنگام عجیب کیفیتی دیگری دارد. به خصوص که می بینیم در ایران چی می گذرد. تعجبم به این است که چی رقم این جماعت در سخن گفتن ماهرند. مثلا این که حکومت خدا بر مردم یعنی چی آخر؟ آخر خنده دار است که با این تعاریف ساده و سطحی از سکولاریزم، حکومت خدا، دموکراسی و غیره مردم را دنبال خود می توانند بکشند. نه سکولاریزم آن چیزی است که این آقا گفته، نه دموکراسی، تنها گپ راستش همان حکومت الهی ش بود که مصداق عینی ش را ایران مثال زد... این تیکه را خیلی صادقانه گفت. باور کنید خیلی صادقانه گفت و خوشحالم که حداقل گفت...
در آخر این که چی بگیم والا، به گفته رفیقمان که سید است البت... هاهاها

ناشناس گفت...

والله كاری به گپ هایش ندارم كه چطور آدمی هست یا نی! یا به كدام جای وابسته است یا نی! یا از اسلام اسلام كردنش!

ولی خوشم آمد! بسیار مرد است كه مستقیم گپ خوده می زنه!

به نظرم بسیار شفاف گب خوده زد! مرد است مرد!

همی یك نفر از آدم هایی كه از غرب و امریكا پول می خوره والله كه مه ندیدم كه یك كدامشان همیقدر جرأت داشته باشه!

نی، خوشم آمد!

حسین عباسی گفت...

سلام
افغانستان تبدیل شده به یک چهارراه که در هر گوشه اش یکنفر زیر علم یک بیگانه سینه میزدند و مواجب خود را هم از همان بیگانه میگیرد.

عاصف حسینی گفت...

دوست عزیز، جناب هاتف. خیلی دیر اما حالا متوجه شدم که گویا کسی به نام من اینجا پیام گذاشته است. فکر کردم احتمالا به خاطر تشابه نام باشد، اما گویا نشانی وبلاگم را نیز برای اطمینان گذاشته است.
کسی که اندکی من را می شناسد، می داند که این سبک ادبیات من نیست. به هر صورت، محض اطلاع گفتم.

 
Free counter and web stats