۱۳۹۰ بهمن ۳۰, یکشنبه

حتا شما هم بیایید

ما در صنف چهار مکتب معلمی داشتیم که عاشق "افعال" بود. می گفت مهم ترین بخش هر جمله فعل است. بعد مثلا می نوشت : " احمد سیب ها را از زمین ..." و آن گاه به ما نگاه می کرد و می پرسید : " خوب احمد سیب ها را از زمین چی؟". می گفت که جمله بی فعل هیچ است.
در همان سال ها و سال های بعد یاد گرفتیم که اجزای " اصلی" کلام چه ها هستند. به چیزهایی چون از ، به ، در ، برای، تا، که و امثال شان اهمیتی نمی دادیم. این ها مهره های کم ارزشی بودند که باید در حاشیه مجلس بزرگانی چون اسم و فعل و صفت می نشستند و به فرمان این بزرگان عمل می کردند. " حتا /حتی" و " هم" و " نیز" حال بهتری نداشتند. "اما" و "ولی" هم از جمله ی همان پیاده های حاشیه رو بودند.
آن وقت ها نمی دانستیم که ممکن است یک "حتا" بیش از تمام افعال و اسم ها و صفت های جهان قدرت  داشته باشد. شما به کسی بگویید " تو آدم خوبی هستی" دل اش باغ باغ می شود. به همان آدم بگویید" حتا تو آدم خوبی هستی". آن وقت متوجه می شوید که تو و آدم و خوب و هستی زیاد تعیین کننده اند یا همان یک "حتا"ی  جنگ افروز.
وقتی که هفت نفر را به میهمانی دعوت کرده اید و به نفر هشتم می گویید " شما هم بیایید" همین یک "هم" ممکن است در ذهن او یک کتاب شود.

چند شب پیش با یکی از دوستان ایرانی صحبت می کردم. در جایی یکی از همین "حتا" های روشن گر و روشنفکری برانداز از دهان اش پرید. من هم چیزی نگفتم. 

۳ نظر:

نظر بغلانی گفت...

حتمن گفته که "حتی شما افغان ها ..."

شیرمحمد حیدری گفت...

سلام هاتف صاحب
"حتا" اگر تقاضا هم بکنم باز"هم" وبلاگم را لینک نمیدهی؟
"اما" شما صاحب اختیار هستید.ولی ما "نیز" دوست شما هستم وبه نوشته های شما عقلاقه دارم.
بلاخره نغهمیدم دوستانه شد یا نه؟

547 گفت...

حتی شما هم این حتی را به دل گرفتید...؟ ههههه

 
Free counter and web stats