tag:blogger.com,1999:blog-5138829776185793978.post2528178638526518668..comments2023-05-06T04:32:29.964-07:00Comments on رهانه: در کدام قرآن سنگسار نداریم؟Unknownnoreply@blogger.comBlogger12125tag:blogger.com,1999:blog-5138829776185793978.post-52961636457088427532011-11-07T13:17:33.659-08:002011-11-07T13:17:33.659-08:001- علم، سلسله ای است دوامدار که ابن سینا در زمان...1- علم، سلسله ای است دوامدار که ابن سینا در زمان خودش طب شرق دور و فلسفه غرب دور را به اوج اش - در زمان خودش رسانیده بود - و در زمان خودش بهترین بود.<br /><br />2- رازی با هر عقیده ای محصول تمدن اسلامی در آن زمان بود.<br /><br />3- قرآن به هر زبانی که شما بخواهید ترجمه شده و می شود، اما با حفظ نسخه عربی اش . دلیل در این هست که هیچ دو زبانی نمی تواند همپوشانی کاملی داشته باشد، بنابراین برای جلوگیری از خلط مفهوم گفته اند که عربی اش هم در کنار زبان مقصد نوشته شود که این مسئله هیچ خللی در فهم زبان مقصد وارد نمی کند.<br /><br /> حسن فریارحسن فریارnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-5138829776185793978.post-78221459973676749802011-11-05T15:32:55.461-07:002011-11-05T15:32:55.461-07:00من قران را به فارسی و به انگلیسی خوانده ام. من ان ...من قران را به فارسی و به انگلیسی خوانده ام. من ان را یک کتاب می دانم مانند دیگر کتابهای مذهبی که لزوما احکام و سخنانش پایه ای علمی ندارد. <br /><br />من شخصا از روزی که ایمانم را به اسلام از دست دادم، ازادتر، بی دردسرتر، راحت تر و خوشحال تر زندگی کرده ام. <br /><br />اینکه اجازه نمی دهند که قران به فارسی و تنها به فارسی چاپ شود خود گویای سخنان بسیاری است. وقتی ما قران را به فارسی و یا انگلیسی و هر زبان دیگر می خوانیم می توانیم در مورد پیام ان و طرز نگرش نویسنده ای ان بیاندیشیم. و این اندیشیدن پایه های ایمان به قران را می لرزاند. <br /><br />برای من قران یک کتاب دینی است که عقاید نهفته در ان برابر و هموزن نگرش مردمان همان زمان بوده است. <br /><br />فرضا در همین افغانستان ما، شما حکم ارتداد را بر دارید و کسی را به دلیل ترک اسلام نکشید ان وقت می بینید که چه تعدادی این دین خشن و بی رحم را رها خواهند کرد. <br /><br />دوستی از زکریای رازی یاد کرده اما نگفته که زکریای رازی را خواندن قران رازی کرده بود یا چیزهای دیگر. چرا به افکار رازی اشاره نمی کند؟ <br /><br />حتی همان رازی و سینا هم در ریاضیات 900 سال بعد از همسایه های چینی شان حرکت می کردند. اگر کسی منبع بخواهد در خدمتم. <br /><br />انچه من می خواهم بگویم این است که در جوامع اسلامی عملا از فهم قران مردم محروم نگهداشته می شوند ور نه اجازه بدهند که قران به زبان مردم چاپ شود. معلوم است که قران وقتی به زبان مردم نباشد کمتر کسی ان را می فهمد. <br /><br />م. رازیAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-5138829776185793978.post-49657203206776211512011-11-04T14:20:31.655-07:002011-11-04T14:20:31.655-07:00ادامه
طبیعتاً در مورد آیاتی که گفتی نمی شه به تن...ادامه <br /> طبیعتاً در مورد آیاتی که گفتی نمی شه به تنهایی و در خلا بحث کرد. شان نزول قرآن در فضایی که نازل شده طبیعتا کمک بسیار زیادی به ما می کند تا آن را بهتر درک کنیم . اما اگر پیامبر آن قدر اسیران را آزاد می گذاشته که اجازه داشته تا به مسلمان درس بدهد به عنوان یک معلم و بعد آزادش کند ، پس حتما آنقدر تساهل و تسامح هم داشته که است که با اسیر به نیکی برخورد کند، چرا که اگر به گفته شما این قران کتاب محمد باشد ، پس نباید وی در عین زمان که می گوید آنها را محکم بسته کنید در عین زمان بگوید پس از تعلم آنها را رها کنید.... بحث از یک آیه از قرآن بدون در نظر گرفتن کلیت قرآن و آن هم بدون در نظر گرفتن شان نزول آن آیه - بحث در یک خلا مکانی و زمانی - یک استدال کاملا غیر منطقی هست . <br /><br /> همین قران ، یک بار از شراب به بدی یاد کرده است ، یک بار نیمه نهی کرده است و در نهایت به کلی شراب را نهی کرده است . حال اگر کسی آیه اول را بیاورد و بعد نتیجه گیری کند که قران شراب را حرام اعلام نکرده است با توجه به آن آیه و درخلا زمانی ، حرف درستی است . تا آن زمانی که آن آیه نازل شده بوده قرآن شراب را تحریم نکرده بوده اما آیا ایه در جهت تکامل آن نیامده است ..... ؟؟؟؟ پس قضاوت با یک آیه و آن هم در خلا زمانی و مکانی کاری درست نیستحسن فریارnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-5138829776185793978.post-59415620936866489732011-11-04T14:14:48.839-07:002011-11-04T14:14:48.839-07:00به کاوه عزیز،
نخست، اگر کسی در شرایط فعلی کتابی ...به کاوه عزیز،<br /><br /> نخست، اگر کسی در شرایط فعلی کتابی را به چنان زیبایی آوایی که در قرآن است بنویسد طبیعتا چاپخانه اش زیاد است. اصلا چاپخانه نمی خواهد ، فقط یک پرینتر می خواهد و بس . البته همین هم لازم نیست ، اینترنت همه مشکلات را حل کرده است . این را هم من می دانم و هم شما. اگر آن کشیشی که می خواهد قرآن را آتش بزند پس حتما آن مقدار انرژی هم دارد که بتواند یک کتاب را با امکانات امروز به چاپ برساند.... پس حتما سوال در جای دیگری است. <br />دوم اگر پیامبر انسانی گوشه گیر و منزوی بوده است - آن طور که شما می گویید - چطور توانسته بود در طول سیزده سال آغاز بعثت در مقابل قابل ثروتمند قریش بایستد. چطور توانسته بود یک عده از اعراب وحشی را به چنان تمدنی برساند که آثارش امروز از اروپا تا به جنوب آسیا هویداست. امروز نقش آثار جهان اسلام و دانشمندانی چون ابن سینا ، زکریای راضی ، جابر ابن حیان ، الخوارزمی و اشراق و .... در ایجاد و پایه گذاری تمدن امروزی انکار ناپذیر است . <br /> پیامبر اگر جوانی گوشه گیر بود- که به باور من در این مدت به تغذیه روح اش می پرداخته- پس چطور می توانست در عنفوان جوانی به گروه جوانمردان بپردازد تا به یاری مظلومان در مقابل ظالمان بپردازد. و پیامبر اگر انسانی گوشه گیر بوده چطور می توانسته مورد اعتماد یک زن تاجر مثل خدیجه قرار بگیرد تا کاروان تجارتی اش را به پیش ببردو اصلا چطور این جوان گوشه گیر و یتیم از پدر و مادر و منزوی جرات این را داشته است که از یک زن ثروتمند خواستگاری کند ... و بعدها در مقابل تمام قبایل ثروتمند بایستد..... و البته ناگفته نماند که در آن سیزده سالی که شما بیان کردید بسیاری از مردم از ترس نمی توانستند به سمت پیامبر بیایندو در عین حال پیامبر هم نمی توانست که آزادانه به تبلیغ دین اسلام بپردازد. مهاجرت جوانان تازه مسلمان شده به کشور دیگر از ترس کشته شدن - به سرپرستی جعفر ابن ابیطالب - گواه بر این مدعا است. آنطور که شما به بیان خصایل محمد پرداختید پس هیچ گاهی نباید وی می توانست یک نظامی به قدرت آن روز را از صفر خلق کند مگر اینکه نیرویی دیگه ماورای آن وجود می داشت.<br />من به دوران بعد از پیامبر کاری ندارم . اما کسانی را که محمد در دوران حیاتش با آنها جنگید به دلایل تدافعی بود و نه به نیت کشور گشایی . اگر در آن زمان پیامبر این اجازه را می یافت که آزادنه به تبلیغ افکار خودش می پرداخت هیچ گاهی حاضر نبود دست به شمشیر ببرد . کما اینکه خداوند برایش گفته بود که " هیچ اجباری در دین نیست و حق از باطل مشخص شده است" . وی اگر انسان مستبد می بود باید به نزدیکان خودش در قدم نخست ظلم می کرد. شما هیچ انسان قدرت طلب را پیدا نمی کنی که با اطرافیان و دوستانش خوب باشد اما با بقیه نه . اخلاق نیکو از جمله صفات پسندیده پیامبر بود که همگان از آن به نیکی یاد می کردند.<br /><br /> البته شکی در این نیست که آیات قرآن با بعضی مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر تضاد باشد. اعلامیه جهانی حقوق بشر برای مبنای آزادی و برابری تمام انسان ها به هر گرایش، طرز فکر و هر گونه رفتاری نوشته شده است. اما از نظر قران هرگز این طور نیست، قرآن می گوید هر چه پرهیزگارتر بهتر، اما این به این معنا نیست که در جامعه و در برابر قانون آنها با هم برابر نباشد. قرآن هیچ گاهی نگفته است که به پیروان دیگر ادیان آسیب برسانید. وقتی که قرآن مسلمانان را از توهین به بت های مشرکان نهی کرده است پس چطور ممکن هست به آنها اجازه بدهد که پیروان دیگر ادیان آسمانی آسیب برساند .... اما در این شکی نیست که از نظر قرآن یک مسلمان با ایمان بهتر از یک غیر مسلمان با ایمان است ، منتها هرگز حتی قرآن به مسلمانان اجازه نداده است که به خاطر مسلمان بودنشان به دیگران فخر بفروشند چه برسد به توهین. مسئله حکومت داری یک مسئله دنیایی هست. اگر این طور نبوده است هرگز خداوند به پیامبر نمی گفت که با دیگر مسلمانان مشورت کند..... کار قرآن تربیت اخلاقی انسان هاست. حال اینکه بعدا چه مسلمانی بر سر کار آمده و چه مقدار کشتار کرده است قرار نیست که قران تاوانش را پس بدهدحسن فریارnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-5138829776185793978.post-11835365882769346092011-11-03T05:05:08.990-07:002011-11-03T05:05:08.990-07:00جناب فریار درود،
1 تشکر از اینکه خطای املایی ام ر...جناب فریار درود،<br />1 تشکر از اینکه خطای املایی ام را نشان داده اید.<br />2 بعض از متون قرآن جاریه ی خوبی دارد، با شما موافقم، در قران میشود زیبایی هم یافت، چنانچه میفرماید: کسیکه یک شخص را زنده کند، به آن میماند که بشریت را زنده کرده باشد. نمیدانم شما چه نوع زیبایی را در قرآن سراغ دارید.<br />3 فرموده اید: خود را آزار میدهم، نه، چنین نیست – مبادا شما آزرده شده باشید – من مانند هر انسان دیگر حق نظر دادن را دارم و دریغا که درخوشی و آزردگی خواننده مسلط نمیتوانم باشم.<br />4 از من خواسته اید تا یک سوره ی بهتر از سوره ی تبت بیاورم.عرض شود که: اگر این «خاطی» همان «ظرفیت» بی پیر را «زرفیت» نمی نوشت، خود بهتر از سوره ی تبت میتوانست بود، نه؟ آری نه. حافظ و مولانا، یا شکسپیر و هوگو و ... که بهتر از «تبت و رحمان» آورده، یقین داشته باشید.<br />5 فرموده اید: این روز ها عیب گرفتن از قرآن به آدم احساس دانستگی میدهد و میشویم روشنفکر.، شما که چنین میاندیشید، مربوط به خود شماست، مگر من به درست بودن آن شک دارم – عیب گرفتن از هر متنی لابد از روی یک «احساس» یا به قول خود شما "احساس دانستگی" میتواند باشد، کسیکه فکر میکند یک عیب را در یک متن یافته، در این کار او بدون شک یک دانستگی نیز نهفته است.<br />6 من به فریار گرامی پیشنهاد میکنم، از سخن کسی که خوش شان نیامد، واژه ی «روشنفکر - شده ی، شده اند، میشوند و میشویم» را ابزار قرار ندهند که مخاطب شان از کاربرد چنین کلمه بهره ی نخواهد برد – شاد و امید وار باشید.<br />محترم ناشناس درود،<br />شمابگویید یا نگویید، دنبال کار هستم، شما که نیز حتمن کاری میکنید، بادا که تاجر با شید و پول مشروع و زیاد نصیب شما گردد، راستش من برای همگی دانش و رفا را میخواهم، خودم تجار که نه، کارگر هستم ، از عرق جبینم مایحتاج خانواده ام را تهیه میکنم، با این حال فکر می کنم کسی را ترغیب کردن به کار و تجارت خوب است، مگر بازداشتن کسی را از ابراز نظر او منطقی نیست. <br />فرض کنید من یا هرگس دیگر اگر قرار باشد به قرآن باور نداشته باشیم، نه تنها کسی یا کسانی مجبر مان میکنند دست از باور خویش بر داریم، که نظامهای مستبد دینی و دین مدارا منظق گریز مجبور مان خواهد کرد دست از حق زندگی خویش باید بر داریم، چنین کار برای بشریت ننگ است، نه؟<br />از جواب دادن به باقی نوشته ی جناب عالی عاجزم چرا؟، مفاهیم بسیار درهم و برهم بوده و گویای عقده مندی شماست، موفق باشید.افضلیhttp://www.khorjein.blogfa.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-5138829776185793978.post-88374343220153894272011-11-02T23:24:46.684-07:002011-11-02T23:24:46.684-07:00به آقای فریار . بنظرم نگاه وملاحظات شما درباره قرآ...به آقای فریار . بنظرم نگاه وملاحظات شما درباره قرآن متأثر ازهمان ذهنیت ازقبل آماده ای است که متآسفانه اکثریت مسلمانان ما ازابتلا به آن در رنج اند . بعبارت دیگر رویکردشما دراین گفتمان دینخویانه است تا اندیشه ورانه . اولآ : بکار برد حرف ز به جای ظ یا نشانیدن حرف ث به جای س ویاهرگونه اشتباهات املایی - انشایی دیگر، ابدآ نمیتواند حدود صلاحیت ما را در کلیتش بیان نماید . اینکه شما نقد ونظردهی را مشروط به جامع الکمالات بودن میکنید ! بنظرم ناشی ازروحیه انحصارطلبی واستبداد زده گی فکری است . دومآ بشهادت تاریخ ؛ قوام وپاگرفتن اسلام در شبه جزیره عرب آنزمان متأثر ازبلاغت واعجاز قرآن نه بلکه درسایه شمشیر وبه جریان انداختن جویبارخون ممکن ومیسرگردید . لطفآ ملاحظه داشته باشید که نزدیک به سیزده سال محمد وقرآنش درمکه آنهم درغیاب سیف وسنان ، قادرنگردیدند تا تعداد پیروانش را ازتعداد انگشتان دست فزونتر نمایند. ازجانب دیگر در دوران زنده گی محمد، افراد زیادی اقدام به نوشتن کتاب ویامتنی شبیه قرآن نمودند که بصورت بیرحمانه ای سرکوب گردیدند. قرآن آنگونه که آقای هاتف اشاره نمودند اگر به حیث کتاب مورد بررسی قرار گیرد ومنتقد یانویسنده ای مثل آن نیز ازگزند شمشیروچاقوی برادران قرآن محور درامان باشد ! بدون شک وبدور ازتعصب نه تنها متن ومطلبی است بمراتب پایین تر ازسطح دانش ومعرفت انسان امروز، بلکه جایگاه ومقام آن نیز موزه های آثار تاریخی . بعنوان مثال این دوتا ایه را ازمجموعی متن قرآن درنظر گیریم : سوره محمد آیه 4 ( کفار را هرکجایافتید گردن بزنید تا زمین ازخون شان رنگین شود ، اسیران را محکم ببندید که قادر به فرار نباشد ).دربرابر این کلام خداوندی ماده یکم اعلامیه جهانی حقوق بشر را مرور نماییم ( همه ای افراد بشرآزاد وباحیثیت وحقوق یکسان زائیده میشوند ودارای موهبت ؛ خرد ووجدان میباشند وبایکدیگر باروحیه برادری رفتار کنند). سوره توبه آیه 29: ( بکشید کسانی را که بخداوروزقیامت ایمان نیاورده اند وحرام خداوند وپیغمبرش را حرام نمیدانند وهمچنین آن دسته ازاهل کتاب را که بدین حق یعنی اسلام ایمان نیاورده اند؛ مگراینکه متعهد شوند باخواری وفروتنی بدست خود جزیه دهند). حالا ماده دوم اعلامیه جهانی حقوق بشر : ( هرکس میتواند ازکلیه آزادیها که دراعلامیه به آن تصریح شده بی هیچگونه برتری منجمله برتری ازنظر نژاد ، رنگ ، جنس ، زبان ، دین ویاهرعقیده دیگر وازنظر زادوبوم یاموقعیت اجتماعی وازنظرتوانگری یانسب یاهروضع دیگری بهره مندگردد .) خوب ، اگربخواهیم مقبولیت ، سازنده بودن وانسان مدار بودن گفته هاومتون بالارا محک بزنیم، لازم میافتد تا همه را به زبان عربی برگردان نموده، بدون اشاره به مآخذومنبع به معرض دید وبررسی کسانی بگذاریم که نه دینخوی ومذهب زده اند ونه دین ستیز !. بقول معروفی که میگوید " عطرآن است که خودبوید نه آنکه عطارگوید " برمانیز لازم است تا حسن وقبح باورها واندیشه های خودرا برپایه آنچی هست وتاکنون به آن عمل شده به سنجش گیریم . 3-ساحر وجادوگرخواندن محمد ازجانب قریش نیز معلول زیبایی وشیوایی متن قرآن نه! بلکه متأثر ازدو شرایط دیگربود . اول اینکه محمد بنابه روایت تاریخی مصاب به ناراحتی عصبی ای بود که بعضآ تحت فشار شدیدقرار گرفته ازحال میرفت . دراین وضعیت شبیه به حالت خلسه دهن اش کف آورده وطبعآ حرکتهای غیرعادی ازخود بروزمیداد ! ازجانب دیگر گوشه گیری وانزواجستن وی ازجامعه واوقات طولانی را دورازانظاردرمغاره حورا بسربردن ، درخودغرق بودن وحرف وحرکتهای غیرعادی داشتن درخلوت ، به این طرزفکرکه درمیان جوامع آنزمان خیلی قوت داشت ! دامن زده بود که وی تحت تاثیر ارواح جنی قرار میگیرد . خودمحمدنیزمدعی میشدکه درهنگام ازهوش رفتن باموجودات غیربشری یازمینی مواجه گردیده وحرفهای را ازآنان میشنود . دومآ دراوایل ادعا به بعثت محمدداستانی را به مردم نقل مینماید که وی درهنگام بازگشت ازطایف هفت تن ازجنیان به نامهای حسا،مسا،شارصه، ناحر، لاورد، سارسان واحقف پس ازشنیدن ایه های قرآن بهنگامی که اومشغول نمازبوده است ، به او ایمان می آورند وبعدکل طایف جنیان با اوهمراه ودرشبی که به " لیلته الجن " معروف میشود باوی نمازمیگذارند .چنانچه این داستان درسوره احقاف آیه 29 نیز انعکاس یافته است . خلاصه اینکه صفت ساحروجادوگربستن به محمدبارمثبت نداشته، بلکه دیدمنفی وتحقیرآمیزی را بازگومینماید . 4-کاوهnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-5138829776185793978.post-56325557692315644732011-11-02T18:34:37.746-07:002011-11-02T18:34:37.746-07:00به آقای هاتف کار ندارم خب یک چیزهایی میداند و چیزه...به آقای هاتف کار ندارم خب یک چیزهایی میداند و چیزهایی نمی داند ولی حسن اش این است که اقلا می تواند منویات خود را تا حد ممکن بی عیب بیان بکند اما العجب از کسانی مثل همین افضلی. او برادر عزیز تورا چه به این حرف ها برو دنبال تجارت و کدام وکار وکسب دیگر اگه به قران باور نداری کسی تو را مجبور نمیکنه از عقیده ات دست بکشی ولی گمان نمیکنم هرچه زحمت بکشی کسی به استدلال شماها مدرن شده از مسلمانی خارج شود! در طی این هزار وقریب پنجصد سال بسیار دانشمندان کلان آمده در رد قران بسیار کتابها نوشته اگه کسی نامسلمان می شد با بشود حرف های انها از این هرزنگاری های که در وبلاگها نوشته می شود بسیار پذیرفتنی تر هستند. پس به فکر دیگری باش یا برو به توصیه حسن فریار عمل کن و "ظرفیت" خود را بالا ببر تا منبعد زرفیت ننویسی.<br /> شادزی<br />روح الله قادریAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-5138829776185793978.post-2611550913415224022011-11-02T11:35:28.649-07:002011-11-02T11:35:28.649-07:00برای افضلی :
دوست عزیز ، قرآن از لحاظ زیبایی آوا...برای افضلی :<br /><br /> دوست عزیز ، قرآن از لحاظ زیبایی آوایی به آن حد است که اعرابی را که بیش از من و تو در نظم گفتن توانا بودند به مبارزه طلبیده است . و این نظم آوایی به آن حد بوده است که پیامبر را جادوگر می پنداشتند.چرا خود را آزار می دهی برو یک سوره بهتر از سوره تبت بیاور یا سوره رحمان را نازل کن بدون حشو . در غیر این عرض خود می بری و زحمت ما می داری. <br /><br /> اما من از این نکته در عجبم شما که ظرفیت تان به اندازه ای است که "ظرفیت " را به شکل "زرفیت" نوشته اید ، پس جطور می توانید به لحاظ آوایی شناسی به قرآن عیب بگیرید .<br />یا شاید این روزها عیب گرفتن از قرآن به آدم احساس دانستگی بیشتر می دهد و می شویم روشنفکر .<br /><br />حسن فریارحسن فریارnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-5138829776185793978.post-7234019088000150062011-11-02T05:18:16.706-07:002011-11-02T05:18:16.706-07:00سلام بر استاد فرزانه،
سپاس از این روشنی اندازی شم...سلام بر استاد فرزانه، <br />سپاس از این روشنی اندازی شما،<br />مشکل در این است که هرگاه چنانجه قرآن را کتابی برای فهمیدن خواند و احیانن در آن «مجازات» سنگسار را نیافت، اما چیزهای دیگری را میتوان یافت که هم وزن سنگسار باشد.<br />شگفت این است که قرآن را بسیاری قرآن شناسانه خوانده و تاویلات و تفسیراتی فراوان را بیرون داده اند، مگر هرگز حاضر نشده که بگویند: سوره ی «تبت» مشکل دستوری دارد، و یا در سوره ی رحمان چه تکرار های سرد از نوع «حشو» وجود دارد. من فکر میکنم تا روان جامعه روان تحقیق گرانه و خرد ورزانه نگردد، قرآن برای فردی که در خانه ی مسلمان بدنیا آمده باشد، قبلن خوانده شده گی است و این گونه خواندن مجال و زرفیت باز خوانی را هرگز نخواهد دید وداشت.افضلیhttp://www.khorjein.blogfa.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-5138829776185793978.post-35928614229430186512011-11-01T07:50:19.952-07:002011-11-01T07:50:19.952-07:00از توجه دادن به معنای "ذهن خوانا" و &quo...از توجه دادن به معنای "ذهن خوانا" و "کتاب بودن قرآن" بسیار سپاسگذارم. اما چند مشکل:<br />1. پر واضح است که قرآن را به عنوان تنها منبع قابل استناد و رجوع فرض نموده اید. بنابراین در تائید و یا رد حکم سنگسار مراجعه به قرآن به تنهایی کافی نیست. کما اینکه در بسیاری از این امور انسان نیاز به پیدا کردن حکمی میرود که در قرآن نیست. خوشبختانه در اسلام این راه های مختلفی برای این مواقع در نظر گرفته شده است مثل سنت، اجماع و از همه مهمتر عقل.<br />2. فکر نمی کنم جدا کردن مسلمانان به دو دسته کار دقیق و مطابق واقع باشد. اگر به صورت آماری و جمعیت قالب ادعایتان در مورد رویکرد مسلمانان در رابطه با این حکم را مطرح می کردید، باز میشد بر شما خرده نگرفت. مثلا هیچ پرانتزی برای افرادی که به ثبوت عقلانی این حکم میرسند، باز نکردید.<br />3. دو پاراگراف پایانیتان بسیار مشوش و در چند جمله ناقض هم هستند، فکر کنم نیاز به ویرایش داشته باشد.<br /><br />با آرزوی سرافرازی روزافزونساربانhttps://www.blogger.com/profile/12369535625451078474noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-5138829776185793978.post-41566173710773642572011-11-01T02:51:33.489-07:002011-11-01T02:51:33.489-07:00اقای هاتف درود بر شما
و بعد عرض اینکه:
ګیرم که هم...اقای هاتف درود بر شما <br />و بعد عرض اینکه:<br />ګیرم که همین کتابرا خوب خواندیم و خوب هم فهیدیم، اما حکم سنګسار را در ان نیافتیم در اینجا دلیل چهارده قرن حاکمیت این حکم را در چه باید جست؟ و بفرض هم یافتیم انګاه خودشما در یکی از مقاله تان نګفته بودید به من ده هزاز بدهید مګویم ماست سیاه است و پنج هزار لظف کنید حرفم را پس میګیرم حال در اینجا اګر از مجری و یا داور این قضیه توقع عمل کردن و یا نکردن به این حکم را داشته باشیم <br />پس با ان معامله بهشت و جهنم چطور سازش کنیم؟ بدور از ابطال حقانیت و ګیفیت قضیه میخواستم بدانم که فقظ با دانستن همین کتاب میتوان مدعی شد که همه چیز تمام است؟<br />(احمد کریمی)Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-5138829776185793978.post-12249042015608126052011-10-31T23:23:52.189-07:002011-10-31T23:23:52.189-07:00بسیار شف شف گفتی ، یکبار نگفتی شفتالو . اگر این کت...بسیار شف شف گفتی ، یکبار نگفتی شفتالو . اگر این کتاب را به فارسی ترجمه نموده در مساجد بگذارند ، قسم به سری مولفش که یکبار بیشتر به خواندنش نمی ارزد . اگر شما بیست ورق آنرا بخوانی نمی فهمی موضوع چیست ؟ قصه از چه قراره ؟ نمی توانی دو دقیقه در مورد آنچه خوانده ای سخن بگویی . این کتاب از زبان مولفی بسیار خودپسند و خود ستا نوشته شده است . دمدمی مزاج ، زود رنج ، به ساده گی خشمآگین ، سختگیر ، انتقامجو و زمانی هم شاد شنگول و بخشنده با وعده های سری خرمن . دایم درگیر با چند قبیلۀ عقب مانده عبری و سامی و عربی . دایم به مخلوقاتش سوگند میخورد . به ابر ها، به کشتی ها ، به فرشته گان ، به مرغان هوا ، به آسمان های پرچین و زیبا . و برجاهل و غافل می توفد و مرگ طلب میکند و شعار میدهد : کشته باد دروغگو ، مرگ برآنانیکه در جهل و غفلت فرورفته اند و...<br />راستی ، اگر در مرسم فاتحه خوانی در یک مسجد ، قاری برکت الله سلیم از این کتاب ، آیة 223 سوره بقره را به فارسی بخواند : ( زنان شما کشتزار های شما هستند ، پس هرگونه که خواهید به کشتزار خود درآیید و برای خودتان در بهره گیری از آنها پیشدستی کنید ) چه اتفاقی خواهد افتاد ؟Anonymousnoreply@blogger.com